درحالی که اکثر بازیهای بزرگ در پاییز وارد بازار میگردند و سایر عناوین خوب و باکیفیت در زمستانِ پس از تعطیلات کریسمس و بهار عرضه میشوند، تابستانها معمولا فصلهای خشک و خالیای در صنعت بازیهای ویدئویی محسوب میشوند و تابستان امسال هم از این قضیه مستثنی نیست. تابستان امسال در مجموع میزبان تعداد بسیار کمی از بازیهای جدید بود ولی با این حال، چند بازیای وجود داشتند که ارزش تجربه و تعریف و تمجید را داشته باشند. در همین راستا، امروز قصد داریم که به بررسی بهترین بازیهای فصل تابستان سال 2019 از نگاه تعدادی از نویسندگان تیم پردیس گیم بپردازیم. بنابراین با ما همراه باشید.
بهترین بازی تابستان از نگاه سینا ربیعی : Pro Evolution Soccer 2020
به هیچ عنوان قبل از تجربه PES 20 فکرش را هم نمیکردم که سازندگان در ارائه یک تجربه شبیهساز فوتبالی تا این حد جسارت به خرج داده باشند. فراموش نکنیم که چه PES و چه FIFA همواره سعی داشتهاند که یک تجربه لذتبخش و تا حدی آرکید را در چهارچوب و رنگ و لعابی شبیهساز گونه ارائه دهند. اما نکته مهم این است که هر زمان که ما شاهد بودیم که کفه ترازو بدون لطمه خوردن بار سرگرم کننده بودن بازی به سمت شبیهساز بودن رفته است، یک انقلاب بزرگ را تجربه کردیم، نظیر اتفاقی که در دوره فیفا 12 افتاد. حقیقت این است که PES 20 قطعا نتوانسته که خود را به عنوان یک انقلاب مطرح کند اما از یک لحاظ جسارت سازندگانش قابل تحسین است، آن هم کنار گذاشتن کامل عناصر آرکید و پایبندی بی قید و شرط به عناصر شبیهسازی حتی به قیمت پایین آمدن بار سرگرمی بازی. PES 20 شاید اثری نباشد که آنرا ماهها تجربه کنم و علتش را در نقد بازی به تفصیل توضیح خواهد داد، و شاید حتی یک بازی خوب و بی نقص هم نباشد، اما قطعا این موضوع هیچ لطمهای به این حقیقت که این بازی عمیقترین و بهترین شبیهساز فوتبالی است وارد نمیکند و صرفا بدلیل همین جسارت، میتوانیم PES 20 را در زمره مهمترین بازیهای شبیهساز ورزشی سالهای اخیر قرار داد.
بهترین بازی تابستان از نگاه پرهام آقاخانی : Ion Fury
در چند سال اخیر بحث مقایسهی عناوین قدیمی با عناوین مدرن خیلی داغ شده است. عدهی بسیاری عقیده دارند که بازیهای جدید همچنان در سرگرم کردن مخاطبانشان موفق عمل میکنند و عدهای نیز عقیده دارند که همچنان هیچ چیز به پای تجربهای که عناوین قدیمی ارائه میدادند، نمیرسد. نظر به این که هیچ عنوان جدیدی به طور صرف از مکانیکها و تکنولوژیهای قدیمی استفاده نمیکرد، نمیشد تا در این باره به یک تصمیم گیری قطعی رسید. اما پس از عرضه شدن Ion Fury میتوان با قاطعیت گفت که حالا دلیلی داریم که نشان میدهد بازیهای مدرن فعلی، پسرفت بدی نسبت به نسلهای گذشته داشتهاند.
نه تنها این اثر همان جادوی عناوین قدیمی را با بهبودهایی که به ساختارشان لطمه نزدهاند، با موفقیت به نسل جدید انتقال داده است، بلکه باری دیگر ثابت کرده است که بازیهای قدیمی همچنان از پتانسیل سرگرم کنندگی بیشتری نسبت به عناوین پر ادعای امروزی برخوردار هستند. نه خبری از جلوههای گرافیکی بیهوده است، نه از محیطهای عظیم و خالی و نه از سرویسهای زنده و پشتیبانی طولانی مدت که بازی را محدود به یک محیط آنلاین میکنند؛ تنها چیزی که در Ion Fury بر روی آن تمرکز شده است، ارائه دادن یک گیم پلی فوق العاده و دادن اختیار زیاد به بازیکن است تا او همان کاری را انجام دهد که سالیان پیش، مهمترین مشخصه یک بازی محسوب میشد: سرگرم شدن و خوش گذراندن. از این رو، Ion Fury بدون شک یکی از بهترین عناوین عرضه شده در فصل تابستان محسوب میشود.
بهترین بازی تابستان از نگاه صدرا شریعتی : Remnant: From the Ashes
زمانی که یکی از دوستانم من را با Remnant: From the Ashes آشنا کرد، هیچ چیزی درباره آن نمیدانستم. نه نمایشی از آن دیده بودم و نه حتی نام آن به گوشم خورده بود. با کمی جستجو متوجه شدم که بازی سبکی مانند دارک سولز دارد اما در آن بیشتر از اسلحه گرم استفاده میشود. موقع شروع، چندان انتظار بالایی نداشتم اما حالا که آن را بازی کردهام، به جرئت میتوانم بگویم یکی از بهترین بازیهای امسال است.
Remnant: From the Ashes توسط استدیوی Gunfire Games ساخته شده؛ استدیویی که بازی قبلیشان عنوان متوسطی به نام Darksiders 3 بود. چیزی که بیشتر توجه من را جلب کرد، الهامگیری بازی از عناوین محبوب دیگر است. خرابههای شهری آن ما را به یاد بازیهای آخرآلزمانی میاندازد. هیولاهای آن شبیه هیولاهای بازیهایی مثل Doom است. شخصیتهای آن و مقر اصلیشان هم شدیدا من را به یاد Fallout یا Metro میاندازد.
در ابتدا، بازی کلیشهای به نظر میرسد. اما کم کم با پیشروی در آن، تفاوتهای خود را نشان میدهد. ساختار اصلی گیمپلی مانند دارک سولز است: به یک چک پوینت میرسید و تا رسیدن به چک پوینت بعدی نباید بمیرید. اسلحههای مختلفی از پیستول تا رایفل و شاتگان وجود دارد که به هرکدام میتوان قابلیتهای خاصی اضافه کرد. مثلا میتوان قابلیتی اضافه کرد که دشمنان را از پشت دیوار دید یا اگر دوست دارید همیشه در حال حمله باشید، موجوداتی را احضار کنید که برایتان بجنگند.
اما شاید بهترین ویژگی Remnant وجود باسها و مناطق مختلف است. در همان ساعتهای ابتدایی بازی چندین باسفایت مختلف را تجربه خواهید کرد که شکست آنها مطمئنا رضایتبخش است. بازی در هر بخش داستانی شما را به مناطق مختلفی میبرد. از خرابههای شهری تا جنگلها و بیابانها و حتی کلیسا.
اما قابلیت کوآپ بازی کمی بحثبرانگیز است. مسئله این جا است که اگر به صورت تک نفری بازی کنید، احتمالا شانس بیشتری برای شکست دادن دشمنان دارید، چرا که به صورت کوآپ سه نفره سختی بازی به شکل ناعادلانهای زیاد میشود. با این حال اگر به دنبال چالش هستید، این سختی زیاد شاید حتی شما را بیشتر جذب بازی کند. موضوع دیگر این است که زیاد دنبال یک داستان قوی نباشید، چرا که این طراحی مراحل و دشمنان آن است که Remnant را تبدیل به بازی متفاوت، مفرح و جذابی میکند که مطمئنا ساعتها شما را به خود مشغول خواهد کرد.
بهترین بازی تابستان از نگاه علی قربانی : Control
صدایش آشنا بود و خود را میان خاطرات 10 ساله یافتم. مفاهیم پیچیدهای را توضیح میداد و من خاطراتمان را مرور میکردم. "خانه قدیمی، مکانی در حال تغییر است." لحظهای در جهان سورئال اداره بودم و لحظهای دیگر خودم را در Bright Falls تصور میکردم. شک کرده بودم که صدای دارلینگ در این جهان نامانوس آشناتر از هر صدای دیگری است. اما در اداره زمانی برای اطمینان یافتن ندارید. هر لحظه با ناشناختهای جدید روبرو میشوید و تا آخرین لحظه با هویتش کلنجار خواهید رفت. کنترل برای من همچون عاشقانهای برا گذشته روشن رمدی است. گذشتهای پر شده از پلیسهای معتاد به الکل و بدون تعادل روانی. گذشتهای پر از نویسندههای تمام شده. گذشتهای پر از النویک و مکسپین. کنترل برای من به معنای بدست گرفتن دوباره کنترل آینده و حال رمدی است. کنترل برای من نویدبخش رمدیای است که بدون ترس از قراردادهای تجاری سنگین، دست به هر ریسک خلاقی که بخواهد میزند. کنترل برای من یک مترویدوانیا با مشکلات ریز و درشت نیست. کنترل برای من صدای مکسپین و آلنویک است. رد شدن از میان ماز، با گوش دادن به موسیقی سحرآمیز Poets Of The Fall. بهترین بازی تابستان برای من، یادگاریای ناشناخته از استودیوی مورد علاقهام بود. کنترل را تجربه کنید و بار دیگر عاشق رمدی و جهان شگفتانگیز جدیدش شوید.
بهترین بازی تابستان از نگاه متین نصیری : Gears 5
گیرز 5 ، جدیدترین اثر استودیوی نوپای The Coalition ، تقریبا یکی از آخرین عناوین بزرگ و پرهیاهوی شرکت مایکروسافت است که به صورت اختصاصی برای نسل هشتم توسعه یافته است؛ محصولی باکیفیت و بسیار سرگرم کننده که میتواند طرفداران این فرنچایز را برای ساعتها درگیر خود کند. از بخش کمپین هیجانانگیز و روایت ادامهی ماجرای JD و Kait گرفته، تا بخشهای کلاسیک مالتیپلیر، مد جدید Arcade و Escape و البته بخش جذاب و دوست داشتنی Horde Mode. مخصوصا اگر یکی از دارندگان کنسول Xbox One X هستید، هرگز خودتان را از تماشای گرافیک خیرهکنندهی بازی با رزولوشن 4K و نرخ فریم ثابت 60 محروم نکنید!
البته Gears 5 به هیچ وجه بهترین نسخه از این فرنچایز نیست و هیچ حرف جدیدی هم برای گفتن در صنعت بازیهای ویدئویی ندارد؛ بلکه همان ایدههای قدیمی را با مقداری از عناصر ژانر نقش آفرینی مخلوط کرده و یک بازی سرگرم کننده و باکیفیت تبدیل شده است؛ که خب در فصل خشک و خالی تابستان، تجربهی چنین عنوانی که یک پکیج کامل از محتویات مختلف محسوب میشود، طبیعتا یکی از بهترینها است!
نظر شما چیست؟ شما در فصل تابستان از تجربهی چه عنوانی بیشتر از همه لذت بردید؟! لطفا دیدگاه خود و اثری که از تجربهاش بیشترین لذت را بردید را به اشتراک بگذارید!