۵ دلیل برای بازگرداندن داینوکرایسیس به عرصهی بازیهای ویدیویی
"به قلم دکتر بهزاد کریمی"
شاید باورش سخت باشد، اما امسال داینو کرایسیس ۲۱ ساله میشود. این بازی خارق العاده که توسط طراح خلاق و بزرگ رزیدنت ایول یعنی شینجی میکامی ساخته شده بود، توانست در سال عرضهی خود تحول بزرگی در بازیهای سبک وحشت بقا ایجاد کند. اما با انتشار نسخهی دوم این بازی تیم سازنده نیز تغییراتی به خود دید و آقای تاکومی جای میکامی را گرفت. همین تغییر بزرگ باعث شد سبک بازی نیز به کلی عوض شود و ما شاهد یک بازی اکشن ادونچر باشیم که البته لطمه ای به بازی نزد و از قبل نیز محبوبتر و شناختهتر شد.
داستان به خوبی پیش میرفت که کپکام با ساخت نسخهی سوم افتضاحی وحشتناک به بار آورد و سال ۲۰۰۳ تبدیل به کابوسی برای هواداران داینو کرایسیس و خود کپکام شد. این شکست فنی و تجاری باعث شد که کپکام دیگر به سراغ این فرنچایز نرود و ریسک ساختن نسخهی دیگری از این بازی را به خود نداد. مطمئنا اگر سازندگان قبلی بازی مشغول کار بر روی نسخهی دیگری از این بازی شوند میتوانند باز هم شاهکاری درخور نام داینو کرایسیس خلق کنند، اما همه چیز به کپکام وابسته است و آنها باید تصمیم بگیرند که آیا ادامهای بر داینو کرایسیس خواهیم دید یا نه. در این مقاله میخواهیم به ۵ دلیل مشخص که میتوانند داینو کرایسیس را به صنعت بازی برگردانند بپردازیم.
۵- روایت داستان میتواند بسیار گسترده و متفاوت باشد
در واقع داستان داینو کرایسیس دارای تعلیقات زیادی بود؛ به گونهای که بازیکنان را مجبور میساخت تا برای دیدن ادامه و تجربهی مراحل بعد، تاب انتظار نداشته باشد. همین جذابیت داستان میتواند یکی از بزرگترین امتیازهای داینو کرایسیس برای بازگشت به نسل جدید بازیهای ویدیویی باشد. در زمانی که بازیهای آنلاین و بتل رویال به شدت در صدر بورس قرار گرفتهاند، عناوینی مثل داینو کرایسیس میتوانند با روایتی جذاب و سرگرم کننده مخاطبان را ساعتها پای خود بنشانند. عنوان جدید این فرنچایز میتواند حتی با ریبوتی از نسخههای پیشین (بازی اول و دوم) دست به انقلاب بزرگی بزند؛ ریبوتی که بتواند دوباره بازی را به اوج برساند تا راه برای عناوین جدید از این سری باز شود. در سال های اخیر دیدهایم که کپکام توانایی زیادی در ریمیک بازی های قدیمی و بزرگ خود دارد و انجام همین کار بر روی داینو کرایسیس نیز کار سختی برای آنها نخواهد بود. ریمیک داینو کرایسیس میتواند داستانی آپدیت شده به همراه مناطق جدیدی در بازی باشد که رجینا را به عنوان شخصیت اصلی نشان دهد تا هواداران جدید بازی که به احتمال زیاد فرصت تجربهی نسخه های اولیه را نداشتهاند، بتوانند با کاراکتر او و دنیای داینو کرایسیس آشنا شوند.
۴- گرافیک بازی میتواند خارقالعاده باشد
با گذر ۲۱ سال از ساخت نخستین داینو کرایسیس، صنعت گیم شاهد پیشرفتهای چشمگیری در حوزهی گرافیک و جلوههای بصری بوده است. ریمیکهایی که از بازیهای قدیمی ساخته شدهاند، گرافیک ابتدایی و نه چندان جالب این عناوین را به شکل عجیبی تغییر داده اند و آنها را تبدیل به غولهای گرافیکی کردهاند. این قضیه میتواند درمورد داینو کرایسیس هم صدق کند. تصور کنید که در جنگلی سرسبز قدم میزنید و ناگهان برگهای درختان شروع به حرکت میکنند. شاید بادی وزیده یا خطری در کمین است، خون به روی زمین پاشیده شده و سرخی درخشانش نشان از گرافیکی زیبا و هنرمندانه میدهد. جلوتر که میروید یک دایناسور هولناک و بزرگ منتظر شماست تا با او درگیر شوید، دایناسور که در آب پنهان شده آرام آرام به شما نزدیک میشود و با خروج ناگهانی خود انفجار آب باعث میشود که ناگهان به خود بیایید و منظرهی دیدنی و زیبای جنگل و دریاچه را فراموش کنید. هیچکس نمیتواند منکر زیبایی داینو کرایسیس در نسل بعد باشد. بافتها ، کاراکترها ، دایناسورها و ساختمانها میتوانند با گرافیکی محشر تقدیم مخاطبان شوند تا از محیط زیبای بازی لذتی دوچندان ببریم.
3- انعطاف پذیری زیاد بازی
برخلاف رزیدنت اویل که سالهای زیادی با سبک ثابت و همیشگی خود مهمان کاربران بوده، داینوکرایسیس میتواند هر آن تغییراتی بزرگی در خود ایجاد کند. در دو بازی اول از این فرنچایز نیز شاهد بودیم که نسخه ی اول در سبک وحشت بقا ساخته شد و در عنوان بعدی که دنباله ای بر داینوکرایسیس ۱ بود، در سبک اکشن ادونچر طراحی شد. همین تفاوت میتواند مهری باشد بر این که بازی جدید این سری نیازی به تقلید از گذشتگان خود ندارد و دست سازندگان در طراحی آن، باز است. انعطاف پذیری این بازی بقدری زیاد است که شاید در نسخهی بعدی به صورت مخفی کاری و از بالای ساختمانها به دایناسورهای دشمن حمله کنیم یا با اسلحهای بزرگ و پر سر و صدا مستقیما به مصاف آنها برویم. همین تغییر سبک میتواند حالت مولتی پلیر را نیز به بازی اضافه کند. آیا تصور اینکه با دوستان خود مشغول شکار دایناسور شوید بسیار لذت بخش نیست؟!
2- زامبیها دیگر تکراری شدهاند
گویا کمپانیهای بازی سازی عهد بستهاند که سالانه چندین عنوان با محوریت زامبیها منتشر کنند. این روند تکراری و کلیشه ای دیگر جوابگو نیست و مخاطبان امروز دنبال تجربههای جدیدتر هستند. این همه بازی که شخصیتهای منفی آنها را زامبیها تشکیل میدهند وجود دارند، اما کدام بازی شما را در مقابل دایناسورها میگذارد؟! دایناسورها از زامبیها محبوب تر و دوست داشتنیتر نیز بوده و تکراری نیز نیستند. چه بازی بعدی در سبک وحشت بقا باشد و چه اکشن ادونچر، مواجه با گروههای دایناسورها میتواند پس از مدتها جانی به بازیها دهد تا از شر زامبیها و قصهی تکراریشان خلاص شوند. برخلاف زامبیها که باهوش نیز نیستند و معمولا با دیدن شما شروع به حمله میکنند، مبارزه با دایناسورهایی که از زمین و آسمان با نقشههایی متفاوت به شما حمله میکنند بسیار جذابتر و چالش برانگیزتر خواهد بود. در سالهای اخیر شاهد بازی خوب و جالبی که دایناسورها را به عنوان دشمن اصلی شما قرار بدهد نبودهایم. داینوکرایسیس میتواند با بازگشت خود همانند ققنوسی که از خاکستر سر برمیآورد به میدان بازگردد و نشان دهد که بازی با محوریت دایناسورها میتواند چقدر لذت بخش باشد.
1- شخصیت رجینا فوق العاده است!
رجینا که در داینوکرایسیس ۲ حضور داشت همان قدر برای هواداران و داستان بازی اهمیت دارد که وجود دایناسورها در بازی مهم است! رجینا جذابیتهای ظاهری خاصی نداشت و تنها یک قهرمان بود که در اوج معمولی بودن با دشمنان مواجه میشد و اغلب اوقات هم به پیروزی میرسید. اگر قرار باشد بازی جدیدی از داینوکرایسیس ساخته شود حضور رجینا در آن یکی از الزامات است. سازندگان میتوانند درکنار گرافیک نسل نهمی بیشتر به شخصیت رجینا بپردازند و ما را با ابعاد بیشتری از زندگی او آشنا کنند. نکتهی قابل توجهی که درمورد رجینا وجود دارد این است که او مثل برخی قهرمانان رزیدنت اویل تبدیل به ابرقهرمان نمیشود! رجینا زنی است که با اسلحه های معمولی و قابلیت های معمولی خود حساب دشمنانش را میرسد و در این میان با ساخت نسخهای جدید از داینوکرایسیس میتواند تبدیل به یکی از محبوب ترین و خفن ترین قهرمانان دنیای بازی های ویدیویی شود.