نقد و بررسی بازی The Surge 2
"به قلم محمد تقوی"
این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
از بین کلونهای دارک سولزی که در پنج یا شش سال اخیر منتشر شده، شاید The Surge بیشترین شباهت را به منبع الهامش دارد. برخلاف آثاری مثل Nioh که سیستم مبارزاتی منحصر به فردی ارائه داد یا Ashen که برداشتی متفاوت از سولز بود، The Surge عموما بر پایهی همان اصول همیشگی پیش میرفت. یک چکپوینت در هر مرحله داریم (اینجا بانفایرها جایشان را به Medbay دادهاند) و بیشتر گیمپلی بازی بر مبنای جلو رفتن و باز کردن میانبرهای مختلف ساخته شده. اما برخلاف آنچه ممکن است به نظر برسد، The Surge به هیچ وجه بازی بدی نیست. برعکس، در تجربهی چندین ساعتی که پیش از آغاز نسخهی دوم داشتم (در حالی که وظیفهی نوشتن نقد بازی به شکل سورپرایزکنندهای به این نگارنده داده شد!) Surge توانسته بود با رعایت استانداردها و ارائهی ایدههای جالب، اثر جذابی از آب دربیاید و فارغ از مشکلاتش، علاقمندان سولز را سرگرم کند.
اول کار باید بگویم که نسخهی دوم Surge هم وضعیت مشابهی دارد. اینجا هم با یک بازی سولزگون (فارسی را پاس بداریم!) روبروییم که توانسته اصول کلی این دسته عناوین را رعایت کند و حرفهای جالبی برای زدن داشته باشد. ولی در نهایت آنقدر توان ندارد که از خط پایان پیش از سایر بازیهای سولزگون بگذرد.
مهمترین و منحصربهفردترین ویژگی The Surge (و بالطبع قسمت دوم)، دوری از فضای افسانهای و ورود به دنیایی علمی تخیلی است. اینجا به جای شؤالیههای نامیرا و هیولاهای عظیمالجثه با انسانهای ماشینی روبهرو میشویم که به سبب پیوند با ماشینها، سلامت عقلیشان پریده. به جای گذر از قصرهای زیبا و درههای مخوف، با شهری دیستوپیایی سر و کار داریم که مناطق صنعتی بسیاری دارد. و در نهایت به جای شمشیر و سپر، باتومهای برقی و قطعات ماشینی را به دست میگیریم و تلاش میکنیم از سد موانع دشواری که پیش رویمان قرار داده میشود، بگذریم.
نکتهی فوقالعادهی The Surge 2 نیز همین جا نمایان میشود: مبارزه با دشمنان و گشت و گذار در محیط به شدت جذاب و لذتبخش کار شده. سیستم مبارزاتی در کل همانی است که در نسخهی قبلی و سایر سولزها و سولزگونها دیدهایم. هر چند تفاوتهایی هر چند کوچک وجود دارد که تجربهی بازی را بهینهتر و جذابتر کرده. اول این که سرعت مبارزات در این نسخه پیشرفت محسوسی داشته و مکانیک احیای سلامتی نیز (که تا حدی یادآور Bloodborne و مکانیزم پاداش/مجازات آن عنوان است) باعث میشود گیمر بیشتر رو به حمله بیاورد و کمتر در لاک دفاعی بماند. در کنار این، یک سیستم Parry یا ضدحمله هم تدارک دیده شده که از استفادهی آن نمونهی سولزیاش آسانتر است. گسترهی وسایلی که استفاده میکنید هم پیشرفت قابل قبولی داشته و تسلیحات جدید میتوانند راههای تازهای برای مبارزه باز کنند.
بزرگترین تفاوت در این میان، قابلیت هدفگیری تک تک اعضای بدن دشمنان است و این موضوع دینامیک جالبی به گیمپلی بازی تزریق کرده. شما میتوانید به قسمتهایی از بدن دشمن مقابلتان حمله کنید که زره ندارد و به این ترتیب زودتر از پا دربیاید ولی در صورت صدمه زدن به بخشهای محافظت شده، قطعات جدیدی برای ساخته شدن در اختیار شما قرار میگیرند. تفکر کافی در مورد دشمنان و محاسبهی حملات برحسب نیاز گیمر، پیچیدگی جالبی به گیمپلی افزوده و مبارزاتی که میتوانست فرسایشی و خستهکننده باشند، به بهترین بخش بازی تبدیل شدهاند.
یکی از نقاط ضعفی که به حق بر نسخهی اول وارد بود، تنوع کم لوکیشنها و تکراری شدنشان به مرور زمان است. The Surge 2 با بردن داستانش از یک کارخانهی عظیم به یک شهر وسیع جریکو (Jericho)، تلاش کرده بهانهای برای خلق محیطهای متنوع داشته باشد. محیطهایی مثل پارک جنگلی و فاضلابهای ویران شهر نیز این پیشرفت را به وضوح نشان میدهند. هر چند تنوع محیطی هنوز قابل مقایسه با آثار مشابه نیست ولی فراموش نکنیم دنیای The Surge 2 بیش از هر چیزی باید به قابل پذیرش باشد و نمیتوانیم مانند دارک سولز از یک قلعه ناگهان به جنگل و بعد هم یک دریاچه برسیم.
اما نقطهی ضعف دیگر قسمت اول همچنان پاشنهی آشیل سازندگان است و هنوز به درجهی کیفی مطلوب نرسیده: باس فایتها. نسخهی اول 5 باس فایت داشت که همگی ماشینهای صنعتی و یا رباتهای عظیمالجثه بدون ماهیتی خاص بودند و مبارزه با آنها که اصولا در سولزگونها نقطهی اوج گیمپلی محسوب میشود، آن شکوه و جلای لازم را برای حماسی بودن نداشت. نسخهی دوم با دو برابر کردن باسها و روی آوردن به دشمنان انسانی هم سعی در ارائهی هویتسازی و پیچیدگی داستانی دارد و هم میخواهد مبارزات به اندازهی کافی هیجانانگیز و به یاد ماندنی باشند و متأسفانه هنوز هم یک جای کار میلنگد. عموم باسفایتها حرکات قابل پیشبینی ارائه میدهند و یا بسیاری آسان هستند یا بسیاری سخت؛ آن هم نه از جنس معقولانه و منطقی بلکه به علت سوءاستفاده از برخی قابلیتهایی که برای شخصیت اصلی محدود میشود.
از دید شخصیتپردازی هم، اوضاع میتواند بهتر باشد. راستش بزرگترین پسرفت بازی به نظر من دقیقا در همین قسمت نهفته. نسخهی قبلی با پیروی از روایت مینیمالیستی، دیالوگهای مبهم و شخصیتهای کمتعداد و عجیب و غریب، فضای بازی را مرموز کرده بود و مخاطبش را مجاب میکرد برای سردرآوردن از آن کمی بیشتر دقت کند و دنبال اطلاعات بیشتری بگردد. نسخهی دوم اما در خلاف آن جهت حرکت کرده است. این بار NPCهای فوق وراج بازی دقیقا میگویند چه هدفی دارند و دنبال چه میگردند. این رویکرد شاید برای مخاطب عامپسندتر بهتر باشد ولی مشکل این است که داستان The Surge 2 به خودی خود کشش آن چنانی ندارد. در همان ملاقاتهای اول میتوان سرنوشت شخصیتها و انگیزههایشان را به درستی حدس زد. خود جریکو داستانهای جالبی برای گفتن دارد اما بیشترشان از ضعف روایی رنج میبرند. و خب بدتر از همه، این بار قهرمانمان یک شخصیت صامت است (که از قبل میتوانید شخصیسازیاش کنید) و مقابل دیالوگهای پرتعداد باقی شخصیتها کمی لنگ میزند. شاید بهتر بود سازنده مثل نسخهی اول قهرمانی از پیش تعیین شده ارائه دهد تا موجودی بیهویت که در مقابل ابهت تکنولوژی روبهرویش لال میماند.
در کنار این، یکی از بخشهای دیگری که پسرفت کرده گرافیک بازی است. در نگاه کلی جلوههای بصری خوب به نظر میرسند. برای مثال محیطها پرجزئیات و هوشمندانه طراحی شدهاند و یا انیمیشنها بازی فوقالعاده هستند. اما یک سری مشکلات عجیب ارزش پیشرفتها را پوشاندهاند. نمونهی بارزش ترکیب رنگی زشت بازی و نورپردازی بد آن است که محیطها را بیش از حد تاریک یا بیش از حد روشن میکند. در کنار این، برخی بافتها (به خصوص در نسخههای کنسولی) بسیار دیر لود میشوند و مدلهای شخصیتها هم آن چنان رمق ندارند. خود جریکو به عنوان یک شهر دیستوپیایی گاهی بیش از حد معمولی و امروزی به نظر میرسد و خبری از بازیگوشیهای جالب نیست. موسیقی بازی نیز به همان رویکرد مینیمالیستی بسنده کرده و جایی که باید باشد، پخش میشود و باقی مواقع شما را در سکوت تنها میگذارد. آنچه در این سکوت میشنوید، صدای حرکت رباتها، ساییده شدن فلزها روی زمین و یا نعرههای یک سرباز جو فوقالعادهای پدید میآورد و در یک کلام، The Surge 2 صداگذاری فوقالعادهای دارد.
بازبینی تصویری:
برخلاف نسخهی قبلی، این بار خودمان شخصیت را میسازیم و گزینههای موجود محدود ولی قابل قبولند
عموم بخشهای روایی اصلی بازی به شکل فلشبک یا با پیدا کردن ضبطهای صوتی جلو میروند
طراحی برخی محیطها عالی است و …
… برخی محیطها هم بسیار بد و بیکیفیت
نمیدانم چرا تصویر بازی بیش از حد آبی به نظر میرسد
یکی از بهترین باسفایتهای بازی. ای کاش تعدادشان بیشتر از تعداد انگشتان یک دست بود
محیط شهر جریکو در کنار تنوع، لوکیشنهای جذابی هم دارد هر چند تعدادشان زیاد نیست
نکات مثبت:
سیستم مبارزات درجه یک
گشت و گذار در محیط لذتبخش است
بهبودهای کوچکی که به کیفیت بازی افزودهاند
تنوع محیطی و طراحی بسیار خوبشان
صداگذاری بینظیر و بسیار مؤثر در ایجاد تعلیق
نکات منفی:
باسفایتهای ضعیف
داستان بازی درگیرکننده نیست
شخصیتهای کلیشهای
مشکلات گرافیکی و فنی
سخن آخر: با رسیدن به The Surge 2، میتوان پیشرفت تیم سازنده از زمان Lords of the Fallen را به وضوح دید. حاصل این پیشرفتها و تلاشها، اثری است که با وجود نقصهایش میتوان از آن لذت برد و تا چندین ساعت پای آن ماند. در نتیجه اگر دلتان برای دنیای دارک سولز تنگ شده، The Surge 2 میتواند عطش شما را فرونشاند. اما اگر طرفدار این ژانر نیستید، انتظار نداشته باشید این بازی بتواند نظرتان را عوض کند.
Verdict
From Lords of the Fallen to The Surge 2, you can see how far Deck 13 has come. The result of all their hard work and the lessons they've learnt is evident in the game and makes it an enjoyable experience despite some of its shortcomings. If you're missing Dark Souls, The Surge 2 canquench your thirst. If not, don't expect it to change your mind
Final Score: 7.5 out of 10