نقد و بررسی بازی Streets of Rogue
"به قلم محمد تقوی"
این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است
گاهی بهترین نتایج از ترکیب سادهترین ایدهها به دست میآیند. برای مثال، فرض کنید سه بازی محبوب در سه ژانر بسیار متفاوت داریم؛ GTA که عملا پادشاه بازیهای Open World محسوب میشود، Deus Ex که با آزادی عمل بالایش به بازیکنان اجازه میدهد به هر شیوهای که دوست دارند بازی را تمام کنند و The Binding of Isaac که عملا نسخهی Rogue-lite سری بازیهای افسانهی زلدا است. حال این سه را در ظرفی بریزید، به اندازهی کافی هم بزنید و تمام؛ شما به Streets of Rogue رسیدید!
البته مسأله به همین سادگی نیست. Streets of Rogue حاصل تلاش بیپایان تیم یک نفرهی مت دوبروسکی است که از سال 2016 در فاز دسترسی زودهنگام (همان Early Access خودمان) قرار داشته. برای همین طی سالها تا عرضهی نسخهی نهایی، تغییرات بسیاری در اجزای مختلف خود دیده و فراز و نشیبهای زیادی داشته است. آیا Streets of Rogue میتواند در حد و اندازههای غولهای این سبک پرطرفدار ظاهر شود؟
ستینگ و دنیای بازی Streets of Rogue به اندازهی کافی جذاب و در عین حال ساده است که خیلی جلوی راه گیمپلی را نمیگیرد و مانع لذت بردن نمیشود. دنیای این بازی، شهر دیستوپیایی است که به 5 محله تقسیم شده و گیمر باید با گذر از هر مرحله، در نهایت به شهردار فاسد و ظالم شهر (آشنا نیست؟!) برسد و با دزدیدن کلاه و سخنرانی حماسی، خود شهردار جدید این شهر تخیلی شود. موقعیت ارائه شده ساده و نسبتا تکراری است اما آنچه بازی را به یاد ماندنی میکند، طنز خندهدار و در عین حال تند و تیز در دیالوگهای مختلف بازی است. برای مثال، یکی از نمونههای موردعلاقهم رهبر گروه مقاومت علیه نیروهای توتالیتهی شهر است که به جای شرکت در مبارزات و براندازی شهردار، از مقر مقاومت سخنرانیهای انگیزشی انجام میدهد و شخصیتهایی که مقر را ترک میکنند با آرزوی خوش بدرقه میکند! در کنار این، حضور برخی شخصیتها در عین تأثیراتشان در گیمپلی، بسیار شوکهکننده و در عین حال خندهدار هستند. خونآشامها، زامبیها، بردهدارها و حتی گوریلها (!) برخی از NPCهای جالب مراحل هستند که در گیمپلی بازی نقش دارند و حتی میتوان با انجام دادن مأموریتهای مخصوص، به عنوان همین شخصیتها بازی کرد.
صحبت از شخصیتها شد، بگذارید قبل از این که گیج شوید، بگویم Streets of Rogue پر از مکانیکهای جالب و درهم تنیده است که احتمال دارد در ساعات اولیه گیجکننده باشد و حوصلهتان را سر ببرد (البته این هم از معایب ذاتی بازیهای Rogue Lite است). متأسفانه بخش آموزشی بازی چندان در این مکانیکها عمیق نمیشود و به این موضوع کمک نمیکند. ولی به محض این که ترستان بریزد، متوجه میشوید با اثری روبهرو هستید که به شدت جذاب و اعتیادآور است.
همان طور که گفتیم، هستهی اصلی هر مرحله، گذر از محلههای مختلف شهر و رسیدن به مقر شهردار است و هر محله نیز از سه بخش تشکیل شده. هر کدام از این بخشها که به شکل تصادفی خلق میشوند، مأموریتهایی دارند که باید پیش از ترک آن بخش، انجام شوند. البته فرقی نمیکند شما در انجام مأموریت موفق باشید یا نه؛ صرفا این اهداف باید به یک نتیجهی پایانی برسند (این را هم بخشی دیگر از طنز عجیب و غریب بازی بدانید).
تا اینجای کار همه چیز واضح به نظر میرسد اما جایی که Streets of Rogue راه خود را از سایر Rogue Liteها جدا میکند و تبدیل به اثری متمایز میشود، در آزادی عمل بسیار گسترده و غیرقابل پیشبینی آن در انجام مأموریتها است. به مانند بازیهایی چون Deus Ex و Dishonored، گیمر میتواند از میان چندین راه حل موجود در هر بخش، یکی را متناسب با کلاسی که انتخاب کرده و ابزارهایی که در دسترس دارد، انتخاب کند. برای مثال، سناریویی را درنظر بگیرید که شخصیت باید وارد ساختمانی شده و اجسامی را تخریب کند. میتوانید با شکستن پنجره و یا حتی بمبگذاری و منفجر کردن دیوار وارد شوید. یا این که سیستم امنیتی را هک کنید و درها باز شوند و راحت بتوانید وارد شوید. یا این که ضبط صوتی در همان نزدیکی بگذارید که حواس نگهبانان پرت شود و دزدکی وارد ساختمان شوید. یا دو گروه را به جان هم بیندازید و از مشاهده هرج و مرج ناشی از این موضوع لذت ببرید و غیره و غیره. خیلی وقت است که چنین آزادی عملی آن هم به معنای واقعی کلمه در بازیها ندیده بودم و پیدا کردن راههای جدید با شخصیتها و ابزارهای تازهای که کشف کردهاید، بسیار لذتبخش است.
شخصیتهای بازی نیز بخش قابل توجهی از بازی را تشکیل میدهند. هر شخصیت در کنار ابزارهایی که میتواند با مهارت از آنها استفاده کند، ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خود را هم دارد. سرباز یک مبارز ماهر است که بیشتر به زور بازو (یا بهتر بگویم، اسلحهی گرم) خود پایبند است تا روشهای صلحجویانه. در مقابل، دزد شخصیتی است که بیشتر مخفیکاری و قایم شدن را میپسندد. یا هکر میتواند با ابزارهایی که دارد، به سیستمهای دور از دسترس راهی پیدا کرده و از آنها به نفع خود استفاده کند. یا شخصیت موردعلاقهم گوریل! نمیتواند از سلاح گرم استفاده کند ولی به مانند یک بولدوزر همه چیز را تخریب کرده و با خوردن موز، جانش دو برابر دیگران بیشتر میشود
همهی اینها به کنار، قوانین بازی هم کم پیچیده و سرگیجهآور نیستند. برای مثال دو واحد پولی داریم: یکی پول عادی که با مرگ شخصیت از دست میرود و دومی، خب دومی ماجرای درازی دارد اما خلاصهاش را بگویم، متاسفانه در این شهر، ناگتهای مرغ ته کشیدهاند و هر کدام برای خود قیمتی محسوب میشوند! این ناگتها در واقع واحد پولی پایای بازی هستند که جهت خرید Traitهای جدید برای شخصیتها و یا ابزارآلات اولیه ابتدای هر دور در اختیار گیمر قرار میگیرند. Traitها از جمله اجزای مهم بازی هستند. با کسب تجربه و در ازای آن بالا بردن سطح، میتوانید در پایان هر بخش Traitای انتخاب کنید که برخی بسیار مفید و حتی ضروری و بعضی دیگر کاملا بیفایده هستند (کلا این دوگانگی فایده داشتن و نداشتن در تمام سیستمهای بازی دیده میشود)
با وجود این که بازی در ارائه دادن چنین آزادی عملی موفق است، تعدادی از جنبههای بازی شاید نیاز به کار بیشتر داشتند. یکی از این موارد، در قدرت نامتعادل میان شخصیتهاست. اصولا تمام کردن بازی با سرباز و یا شخصیتهای مبارزمحور مراحل ابتدایی، را بسیار ساده میکند و در مقابل همین شخصیتها در مراحل بعدی بسیار به درد نخورند و باید از شخصیتهای کم سروصداتر برای پیشروی استفاده کرد. یک سری شخصیتها هم به کل بلااستفادهاند! مثلا دکتر بازی، جزو شخصیتهایی است که به هیچ وجه نتوانستم راهی مناسب برای استفاده از او پیدا کنم. البته این احتمال وجود دارد که به شخصه هیچگاه موقعیت مناسب برای استفاده از دکتر به ذهنم نرسید.
بازبینی تصویری
تنوع شخصیتهای قابل بازی عالی است و هر کدام منحصر به فردند و میتوانند جداگانه شخصیسازی شوند
دنیای بازی میتواند در عرض چند ثانیه غرق در آشوب شود
انتخابهای شما، نتایج متفاوتی به همراه دارند
در بخش سوم هر طبقه، رخدادهای تصادفی به بازی اضافه میشوند؛ از حملهی بمب افکنها و درگیریهای خیابانی بگیرید تا حملهی زامبیها و آزاد شدن روباتی ترمیناتورمانند به قصد کشت شما
لیزر که خطرناک نیست، هست؟
حالت کوآپ با وجود سادگیاش، بسیار درگیرکننده و خندهدار از آب درآمده
به جز گیمپلی، سایر فاکتورهای بازی استاندارد و قابل قبول هستند. برای مثال، گرافیک پیکسلی Streets of Rogue گاه میتواند زیبا باشد و گاه زشت. مثل همین محیطی که در عکس میبینید
نکات مثبت
آزادی عمل فوقالعاده که Sandboxای بینظیر تحویل مخاطب میدهد
تنوع بالای سیستمهای بازی و کارکرد جالبشان
دنیایی آشنا و در عین حال منحصر به فرد
دیالوگهای خندهدار با نیش و کنایههای جالب
حالت کوآپ بسیار جذاب از آب درآمده
نکات منفی
برخی کلاسهای بازی به درد نخورند
بخش آموزشی بازی چندان جالب نیست
جلوههای بصری بازی میتوانست زیباتر باشد
سخن آخر: Streets of Rogue به لطف فاز Early Access طولانیاش، توانسته به هدف نهایی یک بازی Rogue Lite برسد؛ تجربهای اعتیادآور که بارها شما را سمت خود بکشاند و در هر دور بازی، محتوای جدید و متفاوتی ارائه دهد. برای همین، به نظرم تجربهی این بازی برای دوستداران این ژانر اجباری است. دیگران چه؟ اگر به آزادی عمل بالا و گرافیک پیکسلی علاقمند هستید، Streets of Rogue میتواند هم اثر جذابی باشد و هم شما را به دنیای Rogue Liteها معرفی کند.
Verdict
Thanks to its long early access period, Streets of Rogue achieves what a good Rogue-lite should; An addictive experience that takes hold of you while presenting itself with new and varied content on each turn of play. If you love this genre, this is a must have. For others? If you enjoy freedom of choices and approaches and pixelated graphics, Streets of Rogue can be both enjoyable and an introduction to the world of Rogue-lites
Final Score: 8.5 Out Of 10