نقد و بررسی بازی Cloudpunk
قصهای زنده از قلب جهان سایپرپانکی
“به قلم مهدی داوری”
این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
Cloudpunk جدیدترین اثر استودیو ION LANDS، یک بازی ماجراجویی با تم سایپرپانکی است. این استودیو آلمانی پیش از این تجربه ساخت بازی Phoning Home را داشت و حالا Cloudpunk دومین عنوان این استودیو مستقل است.
Cloudpunk یک اثر مستقل است که با وجود تمامی ویژگیهای مثبتی که در خود دارد، در نگاه حداقلی ما را برای تجربه اثر جدیتری مثل Cyberpunk 2077 آماده میکند. Cloudpunk گیمرهایی که با فضا سایپرپانکی آشنا نیستند را آشنا کرده و اگر هم این فضا را تجربه کردهاید شما را با این اتمسفر آشتی دوبارهای میبدهد. Cloudpunk یک تجربه جذاب، لذت بخش و هیجان انگیز است که در پس فضای سرد و غریب سایپرپانکی خود، با بارش بی وقفه باران، قصهای از احساس، عشق و مسئولیت پذیری را روایت میکند.
در Cloudpunk شما در نقش یک راننده قرار دارید که پیش از این یک موزیسین بوده است. روند بازی در ابتدا عادی است ولی پیچشهای قصه آرام آرام از راه میرسند. Cloudpunk در بخش داستان خود به جز قصه اصلی، پر از خرده روایتهای جذاب، گیرا و هیجان انگیز است که شما را تشویق میکنند تا در فضای بازی به گشت و گذار بپردازید.
روایت بازی ساده ولی عمیق است، بازی قصد ندارد تا داستان پیچیدهای را به شما تحویل بدهد ولی در پس هر شخصیت و هر دیالوگ دنیایی از روایت و قصه گویی جریان دارد. توجه افراطی به داستان باعث شده تا در این بخش Cloudpunk تبدیل به یکی از آثار شاخص مستقل شود.
داستان نویسی Cloudpunk به قدری قدرتمند است که سیر روایت آن، برخی مشکلات موجود در دیالوگ نویسی اثر را در خود حل کرده و مسیر جذاب و فراموش نشدنی را جلوی گیمر قرار میدهد. در این اثر در هنگام روایت داستان به اندازهای خود را درگیر ماهیت اتفاقات خواهید دید که برخی دیالوگهای ساده و دم دستی که پیچیدگی خاصی در نوشتار آن وجود ندارد، خیلی سریع از جلوی چشمان شما رد شده و به آن توجهی نمیکنید. قصه گویی اثر به قدری مجذوب کننده است که اگر تنها روند بازی گیمرها در Cloudpunk ضبط شود، میتوان از آن یک انیمیشن فوق العاده سکانس پلان تولید کرد. شخصیت پردازی خوب، دیالوگ نویسی قابل قبول، سیر روایت منطقی، ایجاد گرههای به موقع و باز کردن به موقعتر آن ها، پیچشهای داستانی و… همه در کنار هم، مانند چرخ دندههای یک ساعت باعث شده تا بخش داستان در Cloudpunk دقیق و منظم جلو برود.
به هر میزان که داستان در Cloudpunk ارزشمند و قابل دفاع است ولی بازی در بخش گیمپلی مشکلات جدی دارد. به صورت کلی گیمپلی اثر به ۲ بخش پیاده روی، گشت گذار در شهر و اتومبیل رانی یا به اصطلاح Hova (که اسم اتومبیلهای درون بازی است) تقسیم میشود. در هر ۲ بخش سازنده سعی کرده تا کمی روندها را طولانی کرده تا به شکل کلی مدت زمان گیمپلی اثر افزایش پیدا کند.
اگر بخواهیم به برخی از این موارد اشاره کنیم، باید گفت که در بخش گشت و گذار در شهر، اتمسفر هیجان انگیزی در محیط وجود دارد ولی تکراری شدن فرآیندها در گیمپلی ممکن است شما را خسته کند. وجود برخی مکانیزمهای اضافی که هیچ ارزش افزودهای در اختیار شما قرار نمیدهد، نیز اشتباه دیگر Cloudpunk است. شما در بازی با فروشندگان غذا یا مواد مخدر مواجه هستید که هیچ تأثیر جدی به جز رد کردن یک مرحله و به دست آوردن یک Achievement در گیمپلی ندارند؛ بطوری که میتوانید بدون خوردن هیچ غذایی بازی را به اتمام برسانید. آیتمهای موجود در محیط که با گشتن میتوانید آنها را پیدا کنید نیز به جز چند مورد که برای عبور از برخی مراحل فرعی به شما کمک میکنند، هیچ منطقی برای حضور در بازی ندارند. وجود چنین بخشهای اضافهای در گیمپلی تنها برای تشویق گیمر به جستجو در محیط است، این در حالی است که Cloudpunk میتوانست با شخصیتهای فرعی خود و داستانهای جذاب آنها گیمر را بیشتر دعوت به گشت و گذار در شهر کند.
یکی از مشکلات اصلی گیمپلی، تکه تکه بودن شهر به بخشهای مختلف است؛ بطوری که برای رسیدن به هر بخش باید لودهای متوالی را تجربه کنید. اگر شهر به صورت یکپارچه بود بی شک میتوانستیم شاهد تاثیر بیشتر Cloudpunk بر روی مخاطب باشیم، زیرا تمامی روند بازی در یک شب طی میشود و نبود هیچ بارگذاری در بازی میشد جذابیت Cloudpunk و خلاقیت در آن را به نقطه اوج برساند. در بخش Hova نیز شاهد برخی اضافات هستیم. شما در هنگام اتومبیل رانی با ۲ عنصر تعمیرگاه و پمپ بنزین مواجه هستید که بخش تعمیرگاه هیچ کارآیی خاصی نداشته و به جز بروزرسانی ماشین که آنها تغییر محسوسی را به وجود نمیآورد و هیچ ارزش افزودهای را به گیمر ارائه نمیدهد. مشکل وجود تعمیرگاه در بازی آن است که Hova شما به هیچ عنوان خراب نمیشود و شما میتوانید بدون توجه به هشدارهای بازی در رابطه با خرابی ماشین خود، بدون رفتن به تعمیرگاه بازی را تمام کنید.
عنصر دیگر گیمپلی بازی یعنی HUD نیز با یک نمونه استاندارد کمی فاصله دارد. شما میتوانید در HUD خود میزان سوخت Hova را ببینید ولی هیچ خبری از سلامتی ماشین شما نیست. مسیریابی نیز با HUD بازی Cloudpunk کمی سخت است و میشد کمی آن را بهبود بخشید. به طور مثال در بازی با ساختمانهای چند طبقه مواجه هستید که پیدا کردن راهی برای رفتن به بالا در ابتدا بسیار سخت و آزار دهنده است و اگر HUD بازی به نحوی بود که به شما در این زمینه کمک میکرد بسیار بهتر میشد. به دلیل وجود دو راهیهای مختلف و بخشهای فرعی در گیمپلی، Cloudpunk ارزش تکرار بالایی داشته و میتوان پس از اتمام آن، به سراغ مأموریتهای فرعی رفت یا بازی را از ابتدا و با انتخابهای متفاوتی تجربه کرد.
زمانی که یک بازی مستقل تولید میشود، اولین پارامتری که همه به دنبال آن هستند، خلاقیت است ولی در Cloudpunk با خلاقیت چشم گیری مواجه نیستیم. در برابر آثاری چون Celeste یا Inside، Cloudpunk خلاقیت کمی ارائه میدهد و شاهد روندهای تکراری و مشابه بسیار زیادی در این عنوان هستیم.
اگر از بحث گیمپلی و نقاط ضعف Cloudpunk خارج شویم، باید از گرافیک بازی تعریف کنیم. Cloudpunk گرافیکی دارد که به خوبی اتمسفر سایپرپانکی را میسازد و چند دستگی استایل گرافیکی ندارد. محیطها و بخشهای مختلف شهر به خوبی و با طراحی منحصر به فردی از هم تفکیک شدهاند و شما به هیچ عنوان شاهد ۲ بخش شبیه به هم نخواهید بود. گرافیک Cloudpunk با موفقیت میتواند حس و حال یک جهان سایپرپانکی را به وجود آورده و به گیمر خود منتقل کند.
به جز گرافیک، موسیقی نیز به خوبی در خدمت بازی و داستان آن است. موسیقی را میتوان یکی از اصلیترین ویژگیهای Cloudpunk دانست. در شرایط آرام بازی، موسیقی آرام و با کمی حال و هوای سایپرپانکی پخش میشود و در اوج هیجان داستان، موسیقی ضربان قلب شما را بالا میبرد. در قسمتهای راز آلود روایت داستانی، این موسیقی است که به افزایش حس سردرگمی و غربت کمک میکند و فضا سازی را بالاترین حد ممکن میبرد. در کنار موسیقی عالی، صداگذاریهای قابل قبولی در Cloudpunk وجود دارد و کاراکترها با توجه به چهرهشان دارای صدا نزدیکی هستند. ویژگی اصلی Cloudpunk در بخش صداگذاری این است که شما به هیچ عنوان یک صدا تکراری را برای ۲ کاراکتر نمیشنوید و در بخش Credit پایانی بازی نیز میتوانید لیست بلند بالای صداپیشگان این عنوان را مشاهده کنید.
بازبینی تصویری:
آیتمهای مختلفی در بازی وجود دارند که هیچ تأثیر خاصی در گیمپلی ندارد
همه عناصر در خدمت ایجاد یک فضا سایپرپانکی میباشند
گشت و گذار در شهری از آینده بسیار هیجان انگیز است
بخشهایی از شهر برای ثروتمندان و بخشهایی از شهر مخصوص فقرا میباشد
شخصیت فرعیهای بسیار زیادی با داستانهای مخصوص به خود در بازی وجود دارند
نکات مثبت:
اتمسفر هیجان انگیز
داستان فوق العاده
طراحی بصری چشم نواز
NPCهای فوق العاده
موسیقی شگفت انگیز
خرده روایتهای جذاب
نکات منفی:
یکپارچه نبودن نقشه
برخی مشکلات دوربین در هنگام راه رفتن
بخشهای اضافه در گیمپلی
تلاش باری طولانی کردن اثر
سخن آخر: با تمامی این صحبتها ولی Cloudpunk بازی قابل احترامی است که باید به آن توجه کرد، در اتمسفر و فضا بازی غرق شد و از آن لذت برد. Cloudpunk به هیچ عنوان شما را آزار نمیدهد، بلکه تمام سعی خود را میکند که گیمر در بازی آزاد و رها باشد، از تجربه آن لذت ببرد و سرگرم شود.
Verdict
All said and done, Cloudpunk is a respectable game that deserves our attention, and its atmosphere needs to be taken in and enjoyed. Cloudpunk will never annoy you, but does anything it can so that you can be free, enjoy the experience, and get entertained
Final Score: 7 out of 10