نقد و بررسی Death's Gambit
"به قلم محمد کیانی"
پس از عرضه سری دارک سولز و پایه گذاری سبکی جدید توسط این سری، بازیهای بزرگ و کوچک بسیاری با الهام گیری از آن ساخته شدند. بسیاری از این بازیها صرفا کپی کاملی از سری سولز بودند و تعدادی نیز با تغییر و اضافه کردن المانهای مختلف، تلاش کردند تا راه خود را بروند. Death's Gambit یکی از جدیدترین آثاری است که سعی کرده علاوه بر وفاداری بسیار به سری سولز، تغییراتی هرچند اندک را نیز اعمال کند. این که این تغییرات چه بوده و چه تاثیری بر بازی گذاشتهاند، سوالی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
همه چیز با بیدار شدن شخصیت اصلی در کنار اجساد شروع میشود. پس چند کلمه صحبت با مردی خزنده، با شخص مرگ رو به رو میشویم. او قراردادی را در مقابل شخصیت اصلی قرار داده و توضیح میدهد که او را به زندگی بازگردانده و اکنون به عنوان قاصد مرگ، پی بردن به سرمنشا جاودانی مردم سرزمین Aldwynn، بهایی است که برای نامیرایی خود باید پرداخت کند. بازی با این مقدمه نسبتا گنگ آغاز میشود و به مرور با پیشروی در بازی اطلاعات بیشتری را در اختیار مخاطب قرار میدهد. بیشتر بار روایی داستان همانند سری سولز بر دوش صحبت با معدود NPCهای بازی، خواندن توضیحات آیتمها و سعی در برقراری ارتباط میان وقایع و اطلاعاتی است که از این طریق به دست میآید. علاوه بر موارد ذکر شده فلش بکهایی نیز در قالب رویا وجود دارند که بیشتر وظیفه توضیح پیشزمینه داستان و گذشته شخصیت اصلی را به دوش میکشند. اگرچه همه چیز در ابتدا بسیار مبهم به نظر میرسد و این گنگ بودن خود را کمابیش تا انتها حفظ می کند، اما پیچیدگیهایی مانند هویت واقعی شخصیت منفی اصلی، زمان واقعی وقوع اتفاقات، حقیقی یا رویا بودن بعضی از وقایع بازی و مواردی از این دست در کنار پیگیری اهداف اصلی داستان، توانسته اند تا جذابیت بازی را به طور کلی حفظ کنند. با این وجود داستان در اواخر بازی تا حدودی افت میکند و از میزان تاثیر آن بر مخاطب کاسته میشود.
Death's Gambit را میتوان کلون تقریبا کاملی از دارک سولز دانست. این مورد خود را حتی از همان ابتدا در منو ایجاد شخصیت و در ادامه در inventory به خوبی نشان میدهد. این شباهت اگرچه میتواند مورد پسند تعدادی از افراد واقع شود، اما از نظر نگارنده چندان مطلوب نبوده و سازندگان میتوانستند خلاقیت بیشتری در این زمینه به خرج بدهند.
در ابتدای بازی میبایست کلاس شخصیت اصلی را انتخاب کنید. هرکدام از کلاسها سلاح و قابلیت مخصوص به خود را داراست که این دو مورد در نبردها تاثیرگذار هستند. مبارزات بازی بر دفاع و حمله در زمان مناسب و مدیریت نوار استقامت برای انجام این دو عمل تکیه دارد. میزان استقامت مصرفی هر سلاح با توجه به قدرت و سرعت آن متفاوت است. همچنین هر سپر به میزان استقامت متفاوتی برای دفع ضربات نیاز دارد و در صورت خالی شدن کامل نوار استقامت در اثر ضربه دشمن، شخصیت اصلی برای چند لحظه بی دفاع خواهد بود. پس از کشتن هر دشمن مقداری Shard به دست میآید که از آن میتوان برای ارتقا شخصیت اصلی، خرید آیتم و یادگیری مهارتها استفاده کرده. نکته حائز اهمیتی که در اینجا وجود دارد، باقی ماندن شاردهای به دست آمده پس از هر بار مردن است. این موضوع سبب شده تا روند پیشرفت در بازی روال ساده تری به خود بگیرد و بر خلاف سری سولز مجبور طی کردن روندی طاقت فرسا برای پیشروی در بازی نباشیم. پس از شکست هر باس نیز علاوه بر شارد، تعدادی Skill Point در اختیار بازی باز قرار میگیرد که میتوان آنها را در درخت مهارت بازی خرج کرد. هرکدام از مهارتهای موجود در درخت مهارت تاثیر خاصی بر قابلیتهای کاراکتر میگذارند و میتوانند به سهولت مبارزات کمک کنند.
گل سرسبد مبارزات Death's Gambit، نبرد با باسهای بازی است. جایی که سازندگان سعی داشته اند تا تنوع خوبی به بازی بدهند و به همین دلیل مبارزه با هر باس استراتژی خاص خود را میطلبد و گاه حتی برای پیروزی باید کارهایی به جز نبرد انجام دهید. به طور کلی اما، باس فایتها در حالت عادی چندان دشوار نیستند و با در دست داشتن سلاح مناسب و دقت و مهارت کافی میتوان آنها را در دفعات اولیه شکست داد. پس از شکست اکثر باسها حالتی به نام Heroic Remach آزاد میشود. در این حالت مبارزه با باسها به معنای واقعی کلمه دشوار میشود و برای پیروزی میبایست به خوبی از تمام قابلیتهای خود استفاده کنید.
به مانند بسیاری از عناوین دو بعدی دیگر طراحی مراحل بازی برگرفته از عناوین مترویدوانیا است. یک هاب مرکزی در بازی وجود دارد که اکثر راهها به آن ختم میشود و برای اکثر عبور و مرورها باید از آن گذر کرد. علاوه بر این، npc هایی که در طی بازی با آنها دیدار می کنید و یا آنها را شکست می دهید نیز اکثرا در این مکان قرار دارند که از بیشتر آنها می توان آیتم هایی را خرید و یا مهارتهایی را یاد گرفت.
گرافیک پیکسل آرت بازی یکی از مواردی است که همان ابتدا توجه مخاطب را به خود جلب خواهد کرد. همه چیز با جزئیات قابل قبولی کار شده است و طراحی هنری بازی نیز بسیار چشم نواز است. طراحی باسها، دشمنان، شخصیت اصلی، محیط و… به طرز مناسبی صورت گرفته است و از این نظر نمیتوان ایراد چندانی را به بازی وارد کرد. در کنار گرافیک، عملکرد سازندگان در زمینه موسیقی نیز فوقالعاده بوده و چه هنگام مبارزه با باسها و چه در شرایط عادی، موسیقی بازی به خوبی شما را در خود غرق خواهد کرد.
در کنار همه نکات مثبت، بزرگترین نکته منفی Death's Gambit را میتوان پولیش نامناسب آن دانست. اگرچه به طور کلی همه چیز در بازی قابل قبول به نظر میرسد اما وقتی وارد جزئیات میشویم، نقصهایی را شاهد هستیم که بعضا میتوانند بر تجربه مخاطب از بازی تاثیر بگذارند. از جمله این موارد میتوان به کلید بندی بسیار عجیب بازی اشاره کرده که مدتی طول میکشد تا مخاطب به آن عادت کند.
بازبینی تصویری:
هاب بازی از طراحی خوبی برخوردار است
فلش بکها به خوبی پیشزمینه داستان را شرح میدهند
مجسمههای مرگ به عنوان چک پوینت عمل میکنند
برای شکست بعضی از باسها باید بیشتر از حالت عادی تلاش کنید!
نکات مثبت
-داستان بسیار خوب
-گرافیک هنری چشم نواز
-موسیقی فوق العاده
-محتوای کافی با توجه به قیمت بازی
نکات منفی
-افت داستان در قسمت های پایانی
-بعضی از مکانیک های عجیب گیمپلی
-بازی به اندازه کافی پولیش نشده است
و در پایان
در یک نگاه کلی، Death's Gambit بازی زیبایی به نظر میرسد که سازندگانش در ساخت آن عجله کردهاند. بازی از داستان، گیمپلی، گرافیک و موسیقی خوبی بهره میبرد و میتواند تجربه خوبی را به مخاطب ارائه دهد؛ با این حال این تجربه بی نقص نخواهد بود و لازم است تا مخاطب خود را با مکانیکهای بازی تطبیق دهد.
Verdict
Overall, Death's Gambit seems truly beautiful though the creators have surly hasted in the creation. The story, the gameplay, it's graphics and music, they all seem proper and the whole experience will be worth your time, but be aware that this isn't a flawless experience either and it requires the player adjust themself with the game's core mechanics.
Score: 8 – PC Version