Menu

پیش‌نمایشی بر Resident Evil 2، ابهتِ بازگشته‌ی زامبی‌ها

پیش‌نمایشی بر Resident Evil 2

"به قلم علیرضا رزمجویی"

بازسازی یک عنوانِ خاطره‌انگیز همیشه برایم تهدید‌آمیز بوده است. تهدید‌آمیز از این نظر که با تجربه‌ی آن، باید اجازه دهم که بازی به محتویات حافظه‌ی بلندمدتم دسترسی پیدا کرده، آن را متحول کرده و با محتویات جدید جایگزین کند. مانند این است که یک اتفاق به یادماندنی در دوران کودکی برایتان بیفتد اما پس از سالها همان سناریو دوباره به طوری پرزرق و برق‌تر رخ دهد. حالا وقتی به آن اتفاق فکر می‌کنید، یادآوری جزئیاتِ دفعه‌ی اول برایتان سخت خواهد بود و برای جدا کردن تاثیراتِ اتفاقِ دوم از خاطره‌ی اصلی‌تان، با چالشی بزرگ روبه‌رو خواهید شد. بنابراین نسخه‌ی بازسازی شده باید به اندازه‌ای وفادار و قدرتمند باشد که ارزش این جایگزینی را داشته باشد و اینجاست که Capcom نه تنها باید مسئولیت به موفقیت رساندن سری محبوب خود را بر عهده بگیرد، بلکه باید مسئول لحظات به‌‌یادماندنی طرفدارانش نیز باشد.

Capcom با بازسازی Resident Evil 2 دو هدف جاه‌طلبانه را انتخاب کرده است. اهدافی که باید با یک تیر به هر دوی آنها بزند. توسعه‌ی یک عنوان ترس و بقا که بتواند در بازار کم‌رمق این روزهای سبک، فروشی قابل توجه داشته باشد و گیمرهای جدید را به خود جذب کند، به اندازه‌ی کافی چالش‌برانگیز است. حالا به این، چالشِ راضی نمودن طرفداران دو آتیشه‌ی عنوان کلاسیک Resident Evil 2 را هم اضافه کنید که ابدا نمی‌خواهند حتی تکه‌ای از هویت بازی موردعلاقه‌شان در این بازسازی از بین برود.

خوشبختانه به لطف دموی کوتاهی که از بازی در دسترس همگان قرار گرفته است، این پیشنمایش صرفا گمانه‌زنی‌هایی بر اساس نمایش‌های بازی نخواهد بود و حالا که توانسته‌ایم گوشه‌ای از بازی را تجربه کنیم، بهتر می‌توانیم از انتظارات خود بگوییم و خود را برای روز عرضه آماده کنیم.

از همان اولین نمایش بازی در E3 2018، بحث و تبادل‌ نظر در مورد دوربینِ تغییر و تحول یافته‌ی بازی نسبت به نسخه‌ی کلاسیک و همینطور تغییر نحوه‌ی روایت داستان، بالا گرفت و تا به امروز نیز ادامه پیدا کرده است. اگر از تجربه‌ی Resident Evil 7 درس گرفته باشیم، می‌دانیم که تغییر دوربین بازی می‌تواند به گونه‌‌ای هوشمندانه انجام شود که حس و حال و روند گیم‌پلیِ کلاسیک این سری که تاکید بسزایی روی مدیریت منابع و آیتم‌ها داشت، کاملا حفظ شود. بنابراین در این نسخه نیز می‌توانیم انتظار داشته باشیم که سیستم پیشروی در بازی، معماها و همینطور سختیِ نابود کردن دشمنان، شباهت بسزایی به نسخه‌ی کلاسیک داشته باشد و این را در همان دموی کوتاه نیز توانستیم تجربه کنیم.

شاید بتوان گفت مهمترین نکته‌ای که از تجربه‌ی دموی بازی استخراج کرده‌ام، تاثیرات بی‌چون و چرای Resident Evil 7 بر روی این بازسازی باشد. در واقع بسیاری از ویژگی‌های Resident Evil 2 در این نسخه حضور دارند اما به همان شیوه و رویکردی که در نسخه‌ی 7 شاهد آن بودیم. برای مثال سیستم ذخیره‌سازی هنوز هم مبتنی بر ماشین‌های تحریر می‌باشد اما در حالت معمولی دیگر خبری از Ink Ribbonها نیست و فقط در درجه‌ی سختِ بازی می‌توان به آنها دسترسی پیدا کرد و به همان حس و حال ذخیره‌سازی کلاسیک و پر از استرس و تنش دست پیدا کرد. در درجه‌ی سختی معمولی مانند Resident Evil 7 شاهد چک‌پوینت‌های خودکاری خواهیم بود که بازی را بدون انتخابِ مخاطب ذخیره‌ می‌کند. این قدمی است که شرکت Capcom به سوی مدرن‌تر کردن بازی برداشته است و مطمئنا به مذاق بسیاری از بازیکنان جدیدی که هیچوقت تا حالا نسخه‌های کلاسیک را تجربه نکرده‌اند خوش خواهد آمد. اما سوال این است که آیا درجه‌ی سختیِ بالاتر از همان ابتدا در دسترس بوده و دارای سختیِ متعادلی است تا طرفداران قدیمی، بازی را با آن پیش ببرند؟

جذابترین ویژگی این بازسازی در خلق و بازسازی دوباره‌ی اتمسفرِ Resident Evil 2 با ویژگی‌های بصریِ درجه یک، نهفته است. موتور بازیسازی RE Engine باری دیگر قدرت فوق‌العاده‌ی خود را در ارائه‌ی محیطی اتمسفریک و پرجزئیات به رخ کشیده است و دیدن دوباره‌ی لیان کندی و کلیر ردفیلد با ظاهری مدرن و خلق دوباره‌ی محیط‌های کلاسیک و خاطره‌انگیز مانند ایستگاه پلیس و فروشگاه اسلحه‌فروشی، رویایی به حقیقت پیوسته برای طرفداران است که حالا تنها چند روز تا غرق شدن در آن فاصله داریم.

"اتمسفر بازی به لطف قدرتِ RE Engine و تاریکی بازی، هولناک است."

دوربینِ روی شانه اینجاست که مفید ظاهر می‌شود و با استفاده از آن می‌توانیم برخلاف دوربین ثابت که زاویه‌ای محدود را برایمان فراهم می‌کرد، محیط‌های خاطره‌انگیز بازی را از هر زاویه‌ای بررسی کرده و در آن غرق شویم. اما همانطور که می‌دانید تغییر زاویه‌ی دوربین اثری بسیار قابل‌ملاحظه بر روی مبارزات و نحوه‌ی رودررویی با زامبی‌ها دارد. زامبی‌هایی که ظاهر ترسناک خود را هنوز حفظ کرده‌اند و با وجود حرکت آهسته‌شان، از بسیاری از زامبی‌هایِ سرحال و پرسرعتی که در این سالها توسط بازیها ارائه شده‌اند، احساس خطر و تنش بیشتری را به مخاطب تزریق می‌کنند.

یکی از مواردی که اصلا و ابدا قبل از تجربه‌ی دمو نمی‌توانستم آن را حدس بزنم، شباهتِ حس و حال تیراندازی به Resident Evil 7 است. بله درست است که حالا با دیدِ اول شخص سر و کار نداریم اما صداگذاری اسلحه‌ها، سنگینیِ آنها و تاثیری که گلوله‌ها بر روی زامبی‌ها می‌گذارند، یادآور همان لحظات تنش‌زا با خانواده‌ی بیکر است. در حال حاضر از این نمی‌توان به عنوان نکته‌ای مثبت یا منفی یاد کرد و باید ببینیم این سیستم که تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای را با نسخه‌ی کلاسیک دارد، در طول مدت بازی چه حسی از تیراندازی را تولید خواهد کرد. دیگر شاهد این نیستیم که پس از شلیک گلوله‌ها، زامبی‌ها قدمی به عقب بردارند و هم از نظر صدای اسلحه‌ها و هم واکنشی که زامبی‌ها به گلوله‌ها دارند، شاهد کاهش شدتِ اثرگذاری هستیم.

"جزئیات و اثر افرادی که در ایستگاه پلیس بوده‌اند، بشدت به اتمسفر بازی کمک کرده است."

اما از طرفی دیگر، این بازسازی تمرکز بشدت بالایی بر روی فیزیکِ تخریب زامبی‌ها دارد و هر مبارزه‌ای با آن منحصربفرد خواهد بود و شما می‌توانید با شلیک به نقاط مختلف بدن، شاهد نتایج متفاوتی باشید. این رویکرد در نسخه‌ی کلاسیک به سه بخشِ سر، تنه و پاها تقسیم شده بود و می‌توانستیم با بالا گرفتن یا پایین گرفتن اسلحه استراتژی مناسبی را انتخاب کنیم اما حالا شاهد تحول و تکامل آن هستیم و بدن زامبی‌ها از نظر نقاط حساس و مقاوم‌تر به بخش‌های بسیار بیشتری تقسیم شده‌اند که مطمئنا باعث تنوع در مبارزات می‌شود. قطع عوض نیز که یکی از رضایت‌بخش‌ترین ویژگی‌های نسخه‌ی کلاسیک بود (له کردن سر دشمنان با پا، و منفجر کردن سر یا پای زامبی‌ها با شات‌گان!) پرجزئیات‌تر از همیشه بازگشته اما همانطور که قبلا گفتیم، قدرت گلوله‌ها و واکنش زامبی‌ها به آن کاهش پیدا کرده است و باید ببینیم که در طول بازی با دسترسی به سلاح قدرتمندتر می‌توان آن را به سطحی رضایت‌بخش‌تر رساند یا خیر.

در همین دموی کوتاه، از نظر داستانی شاهد تحولی فوق‌العاده هستیم. از دیالوگ‌ها گرفته تا رفتار شخصیت‌ها و روند رخداد اتفاق‌ها همگی بطور مثبتی تحول پیدا کرده‌اند و انتظار می‌روند که در طول بازی با سوپرایزهای روایتی و رویدادهای جدیدی که در نسخه‌ی کلاسیک شاهد آن نبوده‌ایم مواجه شویم. همانطور که Capcom اعلام کرده است، دوباره این انتخاب را داریم که با لیان کندی یا کلیر ردفیلد بازی را شروع کنیم و مانند نسخه‌ی کلاسیک در دو حالت، شاهد روند داستانی و رویدادهای متفاوتی خواهیم بود.

"قدرت و حس و حالِ در دست گرفتنِ شات‌گان به نسخه‌ی کلاسیک شباهت ندارد اما اثر آن بر روی زامبی‌ها دیدنی است."

برای مثال در همان ابتدای دمو می‌توان شاهد نسخه‌ی تحول‌یافته‌ی شخصیت Marvin بود که حالا با دیالوگ‌های جدیدتر و نقشی پررنگ‌تر به لیان کمک می‌کند تا زودتر از این وضعیت رهایی پیدا کرده و نقش خود را به عنوان پلیسی که اولین روز کاری‌اش به چنین فاجعه‌ای منتهی شده است، به درستی انجام بدهد. خودِ شخصیت لیان بیشتر از همیشه همزادپندارانه به نظر می‌رسد. به عنوان یک پلیس جوان که تا به حال چنین موجوداتی را ندیده است، در هنگام درگیری‌ها شاهد ناسزاگویی‌های او هستیم و همینطور می‌توان نتیجه‌ی شرایطی که او را احاطه کرده است را در چهره‌ی پر از ترس او دید.

از تاثیراتِ بیشترِ Resident Evil 7 بر روی بازی می‌توان به تغییر یافتن روند معماها و همینطور رابط کاربری بازی اشاره کرد. دیگر خبری از آن رابط کاربری آبی رنگ و صداگذاری‌های خاطره‌انگیز برای مدیریت آیتم‌ها نیست و بازی تاکید بیشتری روی ظاهری که از Resident Evil 7 به ارث برده است، دارد. تا الان باید متوجه شده باشید که این نسخه‌ی یک بازسازی مستقیم و جز به جز از نسخه‌ی کلاسیک نیست و در واقع می‌توان به آن لقب تصوری دوباره از نسخه‌ی کلاسیک Resident Evil 2 را داد.

"Marvin که در نسخه‌ی کلاسیک چند جمله بیشتر برای گفتن نداشت، حالا نقش پررنگ‌تری دارد."

نهایتا می‌توان گفت که این بازسازی بنظر می‌رسد قرار نیست جایگزینی برای نسخه‌ی کلاسیک باشد و می‌تواند در کنارِ آن وجود داشته باشد. دو نسخه از Resident Evil 2 با هویتی مشابه اما جزئیات و رویکردی متفاوت، هم می‌تواند بهترین چیزی باشد که طرفداران تصورش را می‌کردند و هم می‌تواند نسخه‌ای باشد که طرفداران آن را به نسخه‌ی کلاسیک ترجیح نمی‌دهند. تا چند روز دیگر در نقد و بررسیِ Resident Evil 2 با یکدیگر به نتیجه‌ی این رویکرد جاه‌طلبانه‌ی شرکت Capcom خواهیم پرداخت.

نظر شما چیست و تا چه اندازه امیدوارم هستید که Resident Evil 2 بتواند طرفداران این سری را راضی کند؟ اگر دموی بازی را تجربه کرده‌اید، نظر خود را در رابطه با آن با ما به اشتراک بگذارید.