Menu

نقد و بررسی بازی Darksiders III

نقد و بررسی بازی Darksiders 3

"به قلم علی رجبی"

ماجرای THQ دیگر بر کسی پوشیده نیست. ورشکستگی آن‌ها باعث شد برخی از عناوین مورد علاقه بازیکنان در خطر بیفتند و بسیاری حتی باور داشتند که برای بازی‌هایی چون Darksiders دیگر آخر راه است. اما درنهایت این‌گونه نشد و ما امروز می‌خواهیم به بررسی دنباله جدید این مجموعه بپردازیم.

داستان بازی همچون نسخه دوم، نوعی پیش‌مقدمه بر نسخه اول بوده و ماجراجویی‌های سوارکار سوم، یعنی "خشم" را نشان می‌دهد. بانوی قدرت و عصبانیت از سمت "هیئت سوخته" (Charred Council) مامور می‌شود که به شکار "هفت گناه کبیره" بپردازد. آن‌ها شیاطین با قدمتی هستند که از ابتدای آفرینش وجود داشته‌اند و هدفشان مطابق با نامشان بوده است. "خشم" موقعیت پیش آمده را غنیمت می‌شمارد و از آن‌ها درخواست می‌کند که در ازای شکار هر هفت گناه، رهبری سوارکاران بدست بیاورد. درواقع او سعی دارد با نابود کردن تمامی آن‌ها قدرت خود را ثابت کند، چیزی که از همان ابتدای امر واضح است. البته در این راه یکی از آن "نگهبانان" (Watcher)های خوشگل مثل نسخه اول همراه شما خواهد بود تا با دیالوگ‌هایش دائم روی فکر شما راه برود.

روایت نسخه جدید احتمالا قوی‌ترین شروع را دارد. از این جهت که شما را به سرعت جذب خود می‌کند و رغبت لازم برای ادامه دادن داستان را در افکار شما می‌کارد. خوشبختانه ماجرای بازی مدیریت خوبی بر نقاط متعدد داستانی‌ از جمله پیچش‌ها دارد. مسئله‌ای که در واقع حائز اهمیت بسیاری است زیرا پیشرفت قابل ملاحظه‌ای را نسبت به نسخه‌های قبلی داشته است بخصوص نسخه دوم که در مواقعی خسته کننده می‌شد. یک نکته جالب دیگر این است که روایت قسمت جدید در نشان دادن ضعف‌های "خشم" ترسی ندارد. یا بهتر است اصلا بگوییم که از تغییر فرم دادن بدش نمی‌آید و ریسک‌های لازم را می‌گیرد. خوبی‌های یاد شده تنها در یک صورت ممکن می‌شدند و آن هم شخصیت پردازی مناسب است که این بازی از آن برخوردار است. قبل از انتشار، بسیاری از جمله خودم نگران بودیم که مبادا شخصیت "خشم" از جنم و جذبه کافی برای تبدیل شدن به یک پروتاگونیست تمام عیار را نداشته باشد. اما درنهایت باید گفت که Darksiders 3 در رابطه با شخصیت‌هایش احتمالا زنده‌ترین نسخه بوده و به تمام مهره‌هایش توجه لازم را می‌کند، اللخصوص گناهان کبیره. شاید بتوان گفت بعد از خود "خشم" که یک رشد شخصیتی بسیار عمیق را تجربه می‌کند، شخصیت پردازی این هفت شیطان جذاب‌ترین مورد باشد.

معمولا اینکه هفت چیز یا شخص را به گناهان یاد شده نسبت دهیم و سپس آن‌ها را مطابق اسمشان روح و جان بخشیم، موضوعی است مقداری کلیشه‌ای و تکراری. با این حال Darksiders 3 توانسته از عهده‌اش برآید، آنقدری که می‌توان گفت از حیطه کلیشه‌ای بودن مقداری درآمده و هر یک از انان را به زیبایی تجسم کرده است. این مورد را باید در دیالوگ‌ها مشاهده کرد. تنها کافی است مقداری به جملاتی که بین سوارکار و گناهان رد و بدل می‌شود گوش دهید تا متوجه عمق شخصیتی هر یک از این شیاطین بشوید. مثلا دیالوگ‌های Envy سرشار از حسادت و خودخواهی است. او نسبت به همه چیز حسادت می‌ورزد و همه دارایی‌ها، حتی جان تمامی مخلوقات را برای خود می‌خواهد. این موضوع را آنقدر تکرار می‌کند که شما با خود می‌گویید این شیطان قطعا مشکلات جدی دارد والا کدام موجودی نسبت به تمامی مولکول‌های این دنیا حسادت می‌ورزد؟ نکته هم همین جاست زیرا آن‌ها یکجور مانیفست فیزیکی از احساساتی هستند که اکثر ما در روزمره ازشان پرهیز می‌کنیم.

در نگاه اول به هر یک از این شخصیت‌ها شاید با خود بگویید که بازی احتمالا از Boss Fightهای جالبی بهره می‌برد. اما درواقع اولین نکته‌ای که باید متوجهش شوید، تعداد این افراد است. Justice League را به یاد دارید؟ شخصیت‌ها سرشار اما عمق پرداختن به ان‌ها یا حداقل، یکجور شناخت قبلی؟ هیچ. Darksiders 3 در کنار بازگرداندن شخصیت‌‌هایی چون Ulthane، گروه کثیری از شیاطین را هم معرفی می‌کند. این موضوع یک خوبی دارد و یک بدی، که البته خوبی‌اش بر نکته منفی می‌چربد. دید مثبت ماجرا این است که همه آن‌ها به شکل جالبی کار شده‌اند و خب از آنجایی که اکثر افراد، گناهان کبیره را می‌شناسند، نگرانی از بابت شناخت قبلی وجود ندارد. نکته منفی داستان در اصل از همین مثبت بودن بوجود می‌آید؛ آن‌ها آنقدر خوب کار شده‌اند که دلتان بیشتر می‌خواهد اما برخی حضورشان بشدت کم است. شاید بگویید که حضور طولانی ممکن بود موجب از دست دادن رونق و جذبه بشود اما خب نمی‌توان منکر این مسئله هم شد که شایدی می‌توانست خوب هم باشد.لپ کلام، بازی در مواردی که وصل به داستان و شخصیت‌ها می‌شود کار خوبی انجام داده، حتی با وجود اینکه باز هم عقب گرد زده و می‌خواهد قبل از پایان اولین نسخه را نشان دهد.

بهتر است همین ابتدای امر بگویم که این عنوان ، متفاوت‌ترین نسخه این مجموعه است. اگر فکر می‌کنید که قرار است چیزی مشابه نسخه 1 و 2 را ببینید بهتر است همین حالا انتظارات خود را عوض کنید. روند بازی جلوی شما مثل نسخه اول مسیری خطی را دنبال می‌کند. این یعنی که دیگر خبری از عناصر و ویژگی‌های نقش‌ آفرینی نبوده و بازیکن کماکان یک مسیر از پیش تعیین شده را طی می‌کند. به تبعیت از این مورد، Side Questای هم در بازی وجود ندارد. در واقع روند کلی طوری است که جهان بازی جلوی شما قرار داده می‌شود و شما با تعیین موقعیت هر گناه، بدنبالش می‌روید و او را شکار می‌کنید. با پیشروی هرچه بیشتر، سلاح‌های جدیدی در دست شما قرار خواهد گرفت، یا در واقع Hollowفرم های تازه. این حالات را Lord of Hollows بعنوان پاداشی در ماجراجویی دور و درازتان به شما می‌دهد و در مجموع 4 حالت در بازی وجود دارد. هر یک از آن‌ها گستره بخصوصی از Comboها را شامل می‌شود و سلاح متفاوتی را دارد.

شما می‌توانید سلاح‌هایتان را با جمع آوری Fragmentهای بخصوصی، ارتقا دهید و ارتقای یاد شده دقیقا چیزی مشابه با Dark Souls است. البته آن ویژگی کاشت الماس‌های قدرتی در سلاح که در نسخه اول هم بود بازگشته، هرچند تعداد این وسایل به نسبت کم هستند و برای یافتنشان باید جست‌وجو کنید. اما با تمامی این تفاسیر، آیا این بازی توانسته نیازهای طرفداران را برآورده کند؟

گیم‌پلی این نسخه، سخت است. آن هم به لطف درون‌مایه بازی است که از عناوین Soulsطور پیروی می‌کند. از شما در همان ابتدا خواسته می‌شود که مبارزات را جلوی ریزترین دشمنان هم جدی بگیرید. حتی زامبی‌های فرتوت اول بازی هم می‌توانند بصورت گروهی شما را بکشند. اما آیا این درجه سختی عذاب‌اور است؟ به خودی خود، نه. طرفداران چالش‌های این چنین می‌دانند که اگر کمی جدی بازی کنید بازی بسیار هم شیرین می‌شود، اما مواقعی بوده که صرفا می‌خواستم دسته را خرد کنم. چون دشمنان بین الگو‌های حمله‌شان تاخیر اندکی داشتند. ساده‌تر بگویم، اگر در Dark Souls می‌توان الگو‌ها را راحت تشخیص و دفع کرد، در Darksiders عکس این موضوع در بسیاری از شرایط صادق است. آن هم به این خاطر که در برخی نقاط آنقدر شیطان ریخته که رسیدن به تک تک آن‌ها در قبال مبارزه کار دشواری می‌شود.

این موضوع وقتی بدتر جلوه می‌دهد که به یک مشکل اساسی دیگر بر می‌خوریم، دوربین بازی و نحوه Lock-on شدن آن. دوربین بازی کاملا بد نیست، اما وقتی در محیط‌هایی که بالاتر اشاره کردیم قرار می‌گیرید، ضعفش را حس می‌کنید. نقطه ضعف این سیستم در یکی عوض کردن اهداف نهفته و دیگری زاویه نامناسبش. نه تنها برخی مواقع جثه درشت "خشم" جلوی چشم را می‌گیرد بلکه دوربین بازی می‌طلبد که شما حتما دشمن را جلوی دید خود داشته باشید تا بتوانید وی را Lock-on کنید. این ویژگی اصلا چیز بدی نیست، اما در این بازی که کمی ریشه‌های Hack and Slash دارد مسئله متفاوت است. زیرا شما، درکنار کامبو زدن باید دائم در جنب و جوش باشید و خب اگر دوربین طوری طراحی می‌شد که بصورت خودکار روی دشمن برای مثال، پشت شما Lock-on کند خیلی کار روان‌تر صورت می‌گرفت. جز این موارد، مبارزات بطور کلی جذاب هستند. شیوه جدیدی Souls مانند بسیار جواب بوده و به شخصیت "خشم" هم می‌خورد. او تنومندی دیگر برادران را ندارد و به همین خاطر باید با احتیاط بیشتری مبارزه کند.

نحوه رسیدگی به شخصیت خود حین مبارزات هم از سیستمی مشابه Dark Souls استفاده می‌کند. برای مثال شما باید خود را با Shardهایی Heal کنید که حکم Estus Flask را دارند و حتی در استفاده از آن‌ها مقداری تاخیر انیمیشنی هم خواهید دید. کریستال‌های دیگری هم هستند محض بازگرداندن نوار Wrath شما یا افزایش قدرت و غیر. حرکات سلاح‌های شما تعداد مناسبی دارند، هر اسلحه از یک گستره کامبوی مشابه بهره می‌برد و یادگیری آن‌ها سخت نیست. البته بازی تمرکز عجیبی روی Counter-attack کردن دارد، به گونه‌ای که در توضیحات ارتقای قدرت نوشته شده "ارتقای مواردی چون ضدحملات". هر از یک حالات شما موردی به اسم Wrath Attack دارد، قابلیتی که متناسب با حالت بخصوص شما یک حمله تمام عیار را پیاده می‌کند. مثلا Thunder Hollow اطراف شما گرد‌بادهایی ایجاد می‌کند که برای کشتن گروهک‌های شیاطین بسیار مناسب است. حالت شیطانی هم بازگشته که این بار Havoc Form نام دارد و خشم را به یک بانوی عذاب با دو شلاق سرخ تبدیل می‌کند.

بطور کلی سیستم مبارزات بازی، خوب کار شده اما در همین سطح باقی می‌ماند. بازی چیزی ندارد که نسبت به دیگر عناوین روز دنیا با چنین خصلت‌هایی برتری داشته باشد. نهایت تلاشش تا سقف "خوب بوده" و نمی‌کوشد که فرای آن برود. Darksiders 3 به وقت بیشتری نیاز داشت تا بتواند خود را بهتر بشناسد. باس‌فایت‌های بازی هم جالب کار شده‌اند. آن‌ها مطابق شخصیت‌شان عمل می‌کنند، برای مثال اولین باس فایت بازی که Envy باشد در صحنه‌ای حرکتی را اجرا می‌کند که جان تمامی موجودات اطرافش را می‌گیرد و از آن خود می‌کند. چنین موضوعی تا اواخر بازی ادامه دارد و شما کماکان شخصیت‌پردازی خوب این اشخاص را حتی در نحوه مبارزه‌شان حس می‌کنید.

دشمنان در این بازی از طیف بسیار گسترده‌ای برخودار هستند؛ برخلاف نسخه‌های قبلی که شایدی نیروهای دشمن از الگوهای ضربت و قابلیت یکسانی استفاده می‌کردند و یا جثه‌هایشان در اکثر موارد شباهاتی داشت، Darksiders III از تنوع رنگارنگی بهره می‌برد. دشمنانی به کوچکی کوتوله‌های سفید برفی که به سمت شما بمب پرت می‌کنند و تله‌های انفجاری می‌کارند، تا غول‌های اتشین با چماغ‌هایشان. طراحی دشمنان نه تنها جالب و متنوع صورت گرفته بلکه مبارزه با آن‌ها نیز به لطف ضربات مختلفشان لذت‌بخش است.

نحوه ارتقا دادن شخصیت شما به این صورت است که شما باید به Vulgrim، فروشنده محبوب مجموعه، به اندازه کافی روح هدیه کنید تا او به شما یک امتیاز ارتقای مهارت بدهد. Upgrade کردن بسیار ساده و کاربر دوستانه است. 3 گروه را در دست دارید که به ترتیب مربوط به سلامت شخصیت شما، قدرت و قابلیت‌های جادویی می‌شود. جز این مورد چیز دیگری دست نمی‌خورد. البته ای کاش که با هر بار Level up شدن حرکتی جدید برای سلاحتان باز می‌شد.خبری از اسب سواری هم نیست! گریزی بزنیم به دنیای بازی که بالاتر اشاره کردیم. دنیای Darksiders 3 به عقیده من بسیار جذاب است. اگر شما هم فن یک عنوان Metroidvania باشید احتمالا عاشقش بشوید. زیرا که پر از رازهای نهفته است و با کمی گردش و گشتن به چیزهای جالبی می‌رسید. من در همان ساعات ابتدایی یک باس فایت مخفی سخت پیدا کردم که یک جور Implement آتشین بعنوان پاداش از ان می‌گیرد. درکل گشتن دنیای اطراف در این مجموعه هیچ‌گاه به این اندازه جذاب نبوده است.

بازی از لحاظ سطح فنی بسیار پیشرفت کرده است. البته با این حرف فکر نکنید که الان شاهد Crysis 3 خواهید بود. اما دیگر فضایی Comicطور نداریم و جلوه‌های بصری و گرافیکی جهش خوبی را داشته‌اند. نقد این بازی بر روی نسخه کنسولی انجام شده است و لازم است که به مشکلات بسیار نسخه کنسولی هم اشاره کنم. در نقاط متعدد بازی کاهش‌ فریم‌های سنگین خواهید داشت، حتی در مواقعی بازی کلا Freeze می‌کرد تا بتوان داده پردازش کند. جدای از آن، مقداری Input Lag هم بخاطر همین کاهش فریم ایجاد شد که در برخی مبارزات، تاوان سنگینی را بر روی دوشم انداخت. اما خب هیچگونه باگی مشاهده نشد و خب این بسیار خوب است.

"بازبینی تصویری"

"پیشرفت فنی بازی در یک تصویر"

"سیستم ارتقای شخصیت بسیار ساده و کاربر دوستانه"

"علاوه بر زیبایی، رازهای بسیاری در دنیای بازی نهفته که شوق گشتن را دوچندان می‌کند"

"مبارزات بازی، چالش‌برانگیزتر از گذشته"

"حالت Havoc Form که خب ضعیف‌تر از حالات شیطانی دیگر سوارکاران است اما بهینه‌تر"

"از جمله باس‌فایت‌های جالب بازی که زیر دریاست"

"داستان بی‌پایان خیانت جهان به انسان‌ها، کماکان ناتمام باقی می‌ماند"

نکات مثبت

گیم‌پلی تازه و چالش‌برانگیز

شخصیت پردازی قوی و جالب

داستانی جالب با شروعی درخور

پیشرفت سطح فنی بازی

دنیایی هدفمند

طراحی متنوع دشمنان در بازی

نکات منفی

سیستم Lock-on عذاب‌آور

دوربین بازی به تنهایی در مبارزات ممکن است موجب مشکلات بسیاری شود

مشکلات فنی نسخه کنسولی از جمله Input Lagهای متعدد

سخن آخر

Darksiders 3، بازی خوبی است. فقط خوب است و تلاش نمی‌کند عالی باشد. به لطف سیستم جدید مبارزات، بازیکنان با ذهنیتی تازه به تجربه بازی خواهند پرداخت و این خود امری است که موجب تنوع می‌شود. داستان بازی از سطوح بسیاری برخوردار بوده و روایتی جالب دارد. شخصیت‌پردازی این نسخه به نحو احسن انجام شده و پیشرفت‌های فنی، موجب دلگرمی می‌شود. سومین نسخه از مجموعه اخرالزمانی THQ Nordic، باعث شادی دل طرفداران و سرگرمی بازیکنان عادی می‌شود.

Verdict

Darksiders III is a decent game, but thats it. It doesn't anyhow try to surpass that boundary. The new combat system is refreshing and adds a new taste to its core which makes it completely new. The narrative is more complex than the previous instalments and alongside it's properly done characteristics, Darksiders III has the best storytelling yet. The 3rd title of our favorite apocalyptic franchise will make fans happy and entertain newcomers.

Final Score: 8.5 – PS4 Version