Menu

بررسی بازی Metroid Dread

Metroid Dread با اینکه مشکلاتی دارد، اما تجربه‌ای ناب و عمیق را در اختیار کاربران نینتندو سوییچ قرار دهد.

سال ۲۰۰۵ بود که بازی Metroid Dread برای اولین‌بار معرفی و مشخص شد که این بازی برای نینتندو DS در دست ساخت است و یک دنباله برای بازی Metroid Fusion به حساب می‌آید. این در حالی است که با وجود سکوت خبری و تاریخ انتشار سال ۲۰۰۶، دیگر خبری از Metroid Dread نشد تا سال ۲۰۱۰ که مشخص شد این بازی از ابتدا در حال توسعه بوده و نینتندو قصد احیای آن را دارد.

این دومین بار بود که متروید درد وارد سکوت خبری می‌شود و حتی شاهد عرضه شدن نسخه‌های دیگری از Metroid نظیر Samus Returns و Other M بودیم، اما Metroid Dread در دسترس قرار نگرفت. این در حالی است که در جریان نمایشگاه E3 2021 و رویداد نینتندو، بازی Metroid Dread به‌‌نمایش گذاشته شد. محصولی برای اولین‌بار ۱۶ سال پیش معرفی و پس از گذشت ۱۹ سال، بالاخره کاربران می‌توانستند یک متروید دوبعدی دیگر و دنباله رسمی Metroid Fusion را تجربه کنند.

Metroid Dread بااینکه در پروسه ساخت خود فراز و نشیب‌هایی را تجربه کرده است، اما این فراز و نشیب‌ها سبب شده تا محصول نهایی نتواند آن کیفیت لازم را داشته باشد و به جز یک الی دو مورد، در مابقی بخش‌ها عملکرد بسیار خوبی را از خود به‌نمایش گذاشته است. داستان بازی پس از وقایع Metroid Fusion رخ می‌دهد. جایی که به سموس ارن، قهرمان سری متروید، موجودات بیگانه X را به‌همراه سیاره SR388 از بین برده است.

این در حالی است که Galactic Federation ویدیویی را دریافت کرد که نشان می‌دهد Xها هنوز زنده هستند و یک گروه هفت نفره از ربات‌های هوشمند را که به اختصار EMMI شناخته می‌شوند، به سیاره ZDR فرستاد تا این مورد را بررسی کنند. در ادامه مشخص می‌شود که تمامی این گروه از بین رفته و حال نوبت به سموس ارن جایزه بگیر رسیده است تا وارد سیاره ZDR شده و تحقیقات لازم را انجام دهد. بااین‌حال پس از ورود سموس به سیاره، توسط یک دشمن مورد حمله قرار گرفته و پس از به‌هوش آمدن، متوجه می‌شود که تمامی قدرت‌های خود را از دست می‌دهد.

روایت‌داستانی بازی Metroid Dread به‌گونه‌ای است که برای دانستن و فهم کلی آن، حتما نیازی نیست که Metroid Fusion را تجربه کرده باشید، جدا ازاینکه یک پیش درآمد از اتفاقات رخ داده نشان داده می‌شود، ساختار روایت هم به‌گونه‌ای است که تمامی داستان را متوجه می‌شوید. همچنین شروع بازی و مورد حمله قرار گرفتن سموس، به‌گونه‌ای است که سوالات مختلفی را در ذهن مخاطب به‌وجود آورده و با گذر زمان و پیش‌روی در خط داستانی، به تمامی آن‌ها جواب داده می‌شود.

این در حالی است که نقطه انتهایی بازی، با غافل‌گیری‌های داستانی مختلفی همراه بوده و روایت خوب و غیرقابل پیش‌بینی بودن آن سبب شده تا مخاطب با داستانی گیرا، هیجان‌انگیز و درگیر کننده همراه شود. شخصیت‌ پردازی کاراکتر سموس هم چیزی نیست که در این نسخه شاهد آن باشیم بلکه نسخه به نسخه بازیکن بیش‌ازپیش با کاراکتر سموس ارن آشنا می‌شود و دراینجا هم باتوجه به اتفاقات داستانی و حضور شخصیت منفی، مخاطب بیشتر با سموس ارن آشنا می‌شود. همچنین شخصیت منفی بازی هم روایتی مشابه دارد و درکل، به‌گونه‌ای است که بازیکنان به‌واسطه‌ی اطلاعات داستانی هر کاراکتر و روایت کلی درنظر گرفته شده، به‌خوبی به جواب تمامی سؤال‌های خود دست پیدا می‌کند.

Metroid Dread یک بازی مترویدوینیایی ساید اسکرولینگ است که برخلاف اکثر بازی‌های این سبک، تنها به یک نقشه وسیع ختم نمی‌شود. بلکه سیاره ZDR به هشت محیط تقسیم می‌شود و هرکدام از آن‌ها دارای یک نقشه مخصوص به خود هستند. نقشه‌ای که به‌صورت کامل با ساختار مترویدوینیایی طراحی شده است. بااینکه دارای محیط‌های متفاوتی هستیم که سموس به‌واسطه‌ی سیستم Travel بازی به آن‌ها نقل مکان می‌کند، اما همچنان سیستم پیشرفت در بازی و جلو بردن داستان، به‌گونه‌ای است که مدام باید بین محیط‌های قدیم و جدید در رفت‌و‌آمد باشید. این مورد سبب می‌شود تا کاراکتر اصلی مهارت‌های جدیدتری را کسب کرده و بتواند به سایر محیط‌ها دسترسی پیدا کند.

طراحی خوب المان‌های مترویدوینیایی در بازی و تاحدی پای‌بند بودن به المان‌های قدیمی این سری سبب شده تا کاربر به هیچ‌وجه از گشت‌وگذار در بازی خسته نشود و پاداش وقت گذاشتن بیشتر خود برای باز کردن تمامی نقشه بازی را دریافت کند. این پاداش شامل افزایش نوار سلامت و تعداد موشک‌هایی می‌شود که سموس می‌تواند به سمت دشمنان پرتاب کند. سیستم مبارزاتی بازی Metroid Dread هم بدین شکل است که قهرمان داستان با سلاح مخصوصی که روی دست‌اش نصب شده، می‌تواند دشمنان را از بین ببرد و همچنین یک شلیک ثانویه هم درنظر گرفته شده که پرتاب موشک است. دراین‌میان یک سیستم Parry کردن هم برای کاربر تعبیه شده که ازطریق آن و استفاده در زمان مناسب، می‌توانید نبردهای بازی را خیلی ساده‌تر پشت سر بگذارید.

Metroid Dread فاقد سیستم ارتقای کاراکتر است، بلکه ارتقای سموس به‌واسطه‌ی مهارت‌ها و آیتم‌های جدیدی که در خط داستانی بازی پیدا می‌کنید، انجام می‌شود. جدا از سیستم ترول، یک سیستم تلپورت هم درنظر گرفته شده که بازیکن را از نقطه مشخصی در محیط، به نقطه مشخص دیگری می‌برد. و جدا از نبردها، پلتفرمینگ یکی دیگر از جنبه‌های بازی‌های مترویدوینیایی است Metroid Dread در این قضیه عملکرد بسیار خوبی دارد. طراحی آن‌ها به‌گونه‌ای است که با مهارت‌ها و ویژگی‌هایی که کسب می‌کنید، هم‌خوانی دارد. حتی تیم سازنده پلتفرمینگ‌های ویژه‌ای را طراحی کرده که نیازمند دقت بالا و انجام بعضی از حرکات در درست‌ترین زمان ممکن است.

تنها مشکل بازی Metroid Dread، به طراحی مینی‌ باس‌ها و تاثیر آن روی گیم‌‌پلی مربوط می‌شود. جدا از باس‌های اصلی، تعدادی باس فرعی هم برای بازی درنظر گرفته شده که درواقع همان دشمنان بازی، اما با قدرتی بیشتر هستند. نکته این است که به دفعات مختلفی یا یک نوع از این دسته باس‌ها روبه‌رو می‌شوید و وجود مینی باس‌های متفاوت، می‌توانست جذابیت بازی را دوچندان کند و یک مترویدوینیا بی عیب و نقص را در اختیار کاربران قرار دهد. استودیو مرکوری استیم (MercurySteam) برای ساخت و ارائه یک گیم‌پلی سرگرم کننده به‌سراغ المان‌هایی رفته که هم در داستان و هم نام بازی مرتبط هستند.

Dread به معنای ترس و وحشت، چیزی است که سموس در طول بازی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. بخشی از آن جنبه داستانی داشته و بعضی دیگر به‌خاطر ربات‌های E.M.M.I جنبه گیم‌پلی دارند. جایی که شاهد بخش‌های دلهره‌آوری هستیم. در این بخش‌ها که در هر محیط قرار داده شده، یکی از هفت ربات E.M.M.I شما را دنبال می‌کند. برای نابودی آن‌ها باید سلاح خود را با انرژی مخصوصی پر کرده و ربات‌ها را از بین ببرید. اینکه سلاح عادی شما روی آن‌ها تأثیرگذار نیست و ترکیب آن با طراحی سکوبازی‌ها و اتمسفر ارائه شده، چیزی است که این نوع تعقیب و گریزها را هیجان‌انگیز و دلهره‌آور به‌نمایش گذاشته است.

از نظر بصری، Metroid Dread تجربه‌ی خوبی را در قالب یک بازی دوبعدی سایداسکرولینگ ارائه می‌دهد و در بعضی از محیط‌ها، مخصوصا محیط‌های دریایی بازی شاهد طراحی‌های چشم‌نوازی هستیم. این در حالی است که ازنظر فنی، بازی فاقد باگ است، اما در اندک مواردی افت فریم‌هایی را شاهد هستیم که البته تاثیر خاصی روی تجربه‌ی بازی نمی‌گذارند. جدا از موارد ذکر شده در بخش طراحی بازی، باس‌های اصلی طراحی منحصربه‌فردی دارند و شیوه متفاوت مبارزه‌ای هرکدام از آن‌ها، به‌خوبی شما را مجبور به استفاده از مهارت‌هایی که یاد گرفته‌اید، می‌کند.

همچنین محیط‌های بازی هم طراحی بسیار خوبی دارند. هشت محیط با ساختاری کاملا مترویدوینیایی که بعضی از آن‌ها حتی از نظر ساختار هم متفاوت هستند. برای مثال، محیط‌های سرد و یخ‌بندان نیازمند این است که لباس شما مهارت عبور در این نوع محیط‌ها را کسب کرده باشد یا محیط‌های داغ که اگر بدون آپگرید لباس وارد این دسته از محیط‌ها شوید، نوار سلامت خود را از دست خواهید داد. دراین‌میان بد نیست به میان‌پرده‌های سینمایی بازی هم اشاره کنیم که به‌صورت in-Game ضبط شده و حس و حال خوبی را القا می‌کنند.

Metroid Dread در زمینه موسیقی هم عملکرد خوبی را از خود به‌نمایش گذاشته است. موسیقی‌هایی که به‌هنگام تجربه بازی، نبرد با باس‌های اصلی فرعی و همچنین تعقیب و گریز‌ها پخش می‌شود و به‌خوبی هم با حال و هوای بازی هم‌خوانی دارند. درانتها، Metroid Dread بازگشتی باشکوه برای مجموعه متروید به حساب می‌آید. ۱۶ سال از اولین معرفی بازی Metroid Dread می‌گذرد و درطول توسعه خود تابه‌امروز، دست‌خوش تغییرات بسیاری شده است، اما خوش‌بختانه محصول نهایی چیزی است که می‌توان از آن نه‌تنها به‌عنوان یکی از بهترین انحصاری‌های نینتندو سوییچ، بلکه به‌عنوان یکی از بهترین مترویدوینیاهای چند سال اخیر یاد کرد. بررسی بازی روی پلتفرم نینتندو سوییچ انجام شده است.

منبع زومجی