Menu

نقد و بررسی بازی Rock Of Ages 3: Make & Break

نقد و بررسی بازی Rock Of Ages 3: Make & Break

گرد ترین تخته سنگ تاریخ!

"به قلم محمد کیانی"

این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیس‌گیم نوشته شده است.

هر ساله در میان عناوین مستقل عرضه شده، هستند بازی‌هایی که اگرچه شاید ایده کلی تکراری را دستمایه خود قرار داده باشند، اما به لطف خلاقیت سازندگان تبدیل به بازی‌هایی مفرح و حتی به یاد ماندنی شده‌اند. سری Rock of Ages را می‌توان از جمله این عناوین برشمرد که به لطف طنز خاص توانسته است تا خود را به عنوان یک سری جالب مطرح کرده و طرفدارانی را برای خود دست و پا کند. اکنون پس از گذشت ۳ سال از عرضه Rock of Ages 2: Bigger & Boulder شاهد انتشار سومین نسخه از این سری هستیم. در ادامه با بررسی این اثر همراه ما باشید.

وقایع تاریخی و افسانه‌ها در Rock of Ages 3: Make & Break به طرزی هجو آمیز به تصویر کشیده شده‌اند. داستان با افسانه پرسئوس و مقابله او و همراهانش با سایکلوپس آغاز می‌شود. پس از چند درگیری، پرسئوس به همراه يارانش موفق به فرار از جزيره محل اسارتشان می‌شوند. این مسئله سبب می‌شود تا سايكلوپس نابینا شکایت به پوسایدون—خدای آب‌ها در یونان باستان—ببرد و او نیز تصمیم می‌گیرد تا کشتی پرسئوس را در دیگی پر از آب گذاشته و نفرینی را بر او نازل کند. ناگهان قفسه نفرین‌ها شکسته و چند نفرین وارد دیگ آب شده و در نهایت کشتی به جای دریای اژه، سر از دریای زمان در می‌آورد. بدین ترتیب سفر اعضای کشتی در زمان آغاز شده و مخاطب می‌تواند با سفر به برهه‌های مختلفی از تاریخ—از قبل از تاریخ و سرزمین اسپاگتی‌ها گرفته تا مسکوی عصر راسپوتین—شاهد وقایع تاریخی مختلف که به طرزی خنده‌دار به تصویر کشیده شده‌اند، باشد…

به طور کلی می‌توان داستان Rock of Ages 3 را با وجود سادگی و عدم پیوستگی، از نکات مثبت آن ارزیابی کرد. به لطف طنز خاصی که در روایت هر دوره زمانی و هر شخصیت تاریخی به کار برده شده است، این بخش می‌تواند به خوبی مخاطب را با خود همراه کند و همواره بازیکن در پی باز کردن مراحل بیشتر و دیدن کات‌سین‌های جالب هر شخصیت و دوره تاریخی خواهد بود.

Rock of Ages 3 را می بایست در زمره عناوین قرار گرفته در سبک‌های دفاع از قلعه و مسابقه‌ای برشمرد. در قسمت دفاع از قلعه، نقشه‌ای مشخص در اختیار بازیکن قرار می‌گیرد و مخاطب وظیفه دارد تا با توجه به میزان پولی که بازی در اختیار وی می‌گذارد، آن را با موانع مختلف پر کند. در بخش مسابقه‌ای نیز دو گوی حریف برای عبور از موانع و رسیدن هر چه زودتر به مقصد با یکدیگر مسابقه می‌دهند و یا در بخش جنگ، دو نقشه کاملا مشابه رو به روی هر بازیکن قرار داده می‌شود و هدف در آن گذر از موانع موجود و تخریب در قلعه حریف و وارد شدن به آن است. بازی همانطور که از پسوند نام آن مشخص است، به دو بخش کلی ساختن و تخریب کردن تقسیم می‌شود. در بخش ساخت و ساز می‌توان با استفاده از ابزار موجود به خلق نقشه‌ها و مراحل جدید پرداخت. در این بخش ناپلئون بناپارت به عنوان راهنما حضور دارد و کارکرد قسمت‌های مختلف را به بازیکن آموزش می‌دهد. خوشبختانه ابزار مناسبی نیز در بخش ساخت و ساز در اختیار بازیکن قرار گرفته است و با صرف وقت می‌توان نقشه‌های خلاقانه متعددی را خلق کرد. پس از آفرینش هر نقشه و برای انتشار آن، کاربر می‌بایست در ابتدا خود یک بار آن را به طور کامل به پایان برساند. پس از به اشتراک‌گذاری، می‌توان هر نقشه را در بخش آنلاین بازی با وارد کردن شناسه آن پیدا کرد و به تجربه دوباره آن پرداخت. همچنین امکان لایک کردن نقشه ها نیز وجود دارد و با توجه به تعداد لایک‌ها، نقشه‌ها به ترتیب در لیست محبوب‌ترین‌ها قرار می‌گیرند.

بخش تخریب کردن بازی، ۲ زیر بخش مراحل داستانی و مراحل ساخته شده توسط کاربران را به بازیکن ارائه می‌دهد. در بخش داستانی همانطور که پیش تر ذكر شد، می‌بایست در نقشه دریایی که وجود دارد، با کشتی حرکت کرده و با حرکت به سمت دوره‌های تاریخی مختلف، اقدام به انجام مراحل هر کدام بکنید. هر دوره تاریخی شامل یک نبرد اصلی و تعدادی مراحل فرعی است که با انجام موفقیت‌آمیز هر کدام از بین ۱ تا ۳ ستاره به بازیکن تعلق می‌گیرد. کاربرد این ستاره‌ها در باز کردن مراحل بیشتر است؛ به عبارت دیگر هر کدام از مراحل داستانی در ابتدا قفل بوده و با توجه به سال وقوعشان، نیاز به تعداد مشخصی ستاره برای باز شدن دارند.

شاید این موضوع در ابتدا و به خودی خود نکته مثبتی به شمار بیاید، زیرا مخاطب را ترغیب به تکرار چند باره مراحل و دریافت تمام ستاره‌های موجود می‌کند، اما اگر تکراری بودن اکثر قریب به اتفاق مراحل بخش داستانی را در نظر بگیریم، این موضوع چندان خوشایند به نظر نخواهد رسید. در واقع تکراری بودن مراحل بخش داستانی بعد از مدتی می‌تواند تبدیل به سوهان روح شده و بازیکن را از ادامه بازی باز دارد. همچنین لازم به ذکر است که بخش داستانی بازی عملاً حکم قسمت آموزشی را نیز دارد و با انجام مراحل مختلف آن، گوی‌ها و امکاناتی جدید در دسترس بازکن قرار می گیرند که می‌توان از آن‌ها در بخش چند نفره استفاده کرد. در بازی تعداد قابل قبولی گوی مختلف قرار گرفته است که هر کدام دارای ویژگی‌های مخصوص به خود هستند. ویژگی‌هایی که اگرچه می‌توانند با استفاده از گوی مناسب برتری را برایتان به ارمغان بیاورد، اما تقریباً در تمامی موارد این برتری به گونه‌ای محسوس نیست که بتوان گفت که برای پیروزی حتماً ملزم به استفاده از یک گوی خاص هستید.

علاوه بر گوی‌ها، با پیشرفت در مراحل امکانات مختلفی برای بخش دفاع از قلعه در اختیار بازیکن قرار می‌گیرد که می‌توان از ترکیب آن‌ها برای جلوگیری از پیشرفت حریف بهره برد. متاسفانه تمامی امکانات قرار گرفته در این بخش به یک اندازه کاربرد ندارند و بسیار محتمل است که به استفاده از تعداد معدود و مشخصی از آن‌ها بسنده کنید. برای مثال اگرچه کشتی‌های جنگی از جمله گران‌ترین واحدها هستند، اما کمتر پیش می‌آید که از آن‌ها استفاده کنید و یا منجنیق و دژکوب در قیاس با وال‌ها و Bull of Heaven شانس چندانی برای انتخاب شدن ندارند. پیش‌تر صحبت از بخش چند نفره شد. از نکات مثبت این بخش می‌توان به وجود بخش دو نفره افلاین اشاره کرد که این امکان را به مخاطب می‌دهد که با اتصال دو کنترلر، فرد دومی را نیز در تجربه بازی شریک کند. جدای از گیم‌پلی و هسته بازی، گرافیک آن عملکرد تقریباً دوگانه‌ای را از خود به نمایش می‌گذارد. در زمینه تکنیکی بازی بسیار معمولی به نظر می‌رسد. بافت‌ها کیفیتی بسیار معمولی دارند و نمی‌توان آن‌ها را پر جزییات خواند؛ فیزیک بازی اما از نکات مثبت آن به شمار می رود. با برخورد گوی‌ها به اجسام مختلفی که بر سر راه آن ها قرار دارد، شاهد خرد شد یا واکنش آن‌ها به طرز مناسبی هستیم. در نهایت شاید بتوان مثبت‌ترین جنبه گرافیک بازی را بخش هنری آن دانست؛ جایی که در آن طراحی خاص هر مپ با توجه به دوره تاریخی و حال و هوای آن به خوبی می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. صداگذاری‌ها و موسیقی نیز در بازی به طور قابل قبولی انجام شده‌اند و اگرچه نمی‌توان آن‌ها را فوق العاده دانست، اما در این بخش نکته آزار دهنده‌ای نیز وجود ندارد. همچنین در معدود دفعاتی که شخصیت‌ها اقدام به صحبت می‌کنند نیز گویندگان کار خود را قابل قبول انجام داده‌اند.

اگر به دنبال بازی می‌گردید که بتواند اوقات فراغت شما را برای مدت محدودی پر کند و خنده را نیز بر لبانتان بنشاند، Rock of Ages 3 مسلماً ارزش یک بار تجربه کردن را دارد. بازی تقریباً در هیچ چیزی عالی عمل نمی‌کند اما هیچگاه از سطح متوسط نیز پایین‌تر نمی‌رود. اگرچه شاهد کمبود شدید در تنوع مراحل هستیم و در این زمینه انتظار بیشتری از سازندگان می‌رفت، اما بخش طراحی مرحله قرار گرفته در این عنوان، و مراحل خلاقانه ساخته شده توسط کاربران می‌تواند این موضوع را تا حدودی جبران کند. گرافیک و صداگذاری بازی هر چند در سطح بالایی قرار ندارند اما برای یک بازی مستقل در این سبک کافی به نظر می‌رسند و کار خود را به طرزی قابل قبول به سر انجام می‌رسانند.

بازبینی تصویری:

می‌توانید پروفایل خود را تا حدودی شخصی‌سازی کنید

هیولای اسپاگتی پرنده در کنار خدا. حدس بزنید کدام یک دیگری را آفریده است؟!

از مراحل ساده ولی خلاقانه‌ی خلق شده توسط کاربران

با قرار گرفتن کشتی در کنار مراحل زمان دار، لیدربورد نیز به نمایش در می‌آید

نقشه ساده‌ی خلق شده توسط نگارنده

کاش بیشتر شاهد این چنین مراحلی می‌بودیم

در مراحل زمان دار می‌بایست پیش از انفجار نارنجک خود را به خط پایان برسانید

نکات مثبت:

میان‌پرده‌های داستانی جالب

طنز نهفته در بازی

بخش ساخت و ساز با امکانات کافی

نکات منفی:

گرافیک تکنیکی متوسط

تکراری شدن مراحل داستانی

سخن آخر: می‌توان گفت که Rock Of Ages 3: Make & Break عنوانی است نه چندان طولانی که ارزش آن را دارد که مدت زمانی از وقت خود را به آن اختصاص دهید و اگرچه با اثری فوق‌العاده روبرو نیستیم، اما نکته آزار دهنده‌ای نیز در بازی وجود ندارد.

Verdict

It can be said that Rock Of Ages 3: Make & Break is a game that’s worth your time; Although it's not an awesome game, but there is no annoying aspect in it

Final Score: 7 out of 10