اگر زامبی دیدیم چه کنیم؟
"به قلم رضا مدرسی"
یکی از دغدغههای بزرگی که جوامع جهانی امروزه با آن دست و پنجه نرم میکنند، شیوع ویروسی است که بدون حد و مرز و در کسری از ثانیه، به تمامی نقاط دور و نزدیک دنیا سفر میکند. احتمالاً تا قبل از گسترش ویروس کرونا در سطح جهان، کسی به ضدعفونی کردن و نظافت ویژه توجه چندانی نداشته است، اما در ماههای گذشته اتفاقاتی رخ داده که افراد مختلف مجبور شدهاند شیوه و روتینِ معمولیِ زندگیشان را تغییر داده و خود را با اوضاع کنونی وفق دهند.
مسئلهای که ذهن من و افراد مشابه من را مشغول کرده، این است که اگر بلایی بدتر و به مراتب خانمان سوزتر از کرونا بر سر بشر خراب شود باید چه کرد؟ یکی از این بلایا که قشر گیمر با آن آشنایی خوبی دارند، هجوم زامبیها و روی دادن آخرالزمانی زامبیمحور است. از این جهت تصمیم گرفتم که با استفاده از اندک اطلاعاتی که در این حوزه موجود بودند، نکاتی حیاتی و مبرهن برای بقا در آخرالزمان زامبی گونه جمعآوری نموده و دراختیار کسانی بگذارم که پیشگیری را بهتر از درمان میدانند
دوستانتان را فرا بخوانید
یکی از حائز اهمیتترین نکاتی که هر شخصی باید به هنگام روی دادن آخرالزمان زامبیوارِ آینده رعایت کند حفظ دوستان و آشنایان در فاصلهی نزدیک به خود است. بسیاری دیده شده است کسانی که به تنهایی در ماجراجوییهای آخرالزمانی شرکت کردهاند یا کشته شدند، یا خود تبدیل به زامبی شدند و یا اینکه با تلفاتی جبران ناپذیر، به ادامهی زندگی پرداختند. مثال بارز این حرف، عنوان Left For Dead است. شما دیدید که ۴ قهرمان بازماندهی گروه در کنار هم بودند و توانستند از خطرات و تهدیداتی که در گوشه کنارههای محیط اطراف کمین کرده بودند جان سالم به در ببرند.
البته این قضیه همیشه نیز صادق نیست و گاهی اوقات با وجود برخی استثنائات، میتوانیم ببینیم که قهرمان بازی درآوردن و یکه به میدان رفتن جوابگو نیز بوده است. همانند Leon Kennedy که یک تنه توانست بسیاری از دشمنانِ قدرتمند و دهشتناک را از پای درآورد، در غیر اینصورت شما نیز به عاقبت نافرجام Johnathan Reid در Vampyr دچار خواهید شد! اما برای رسیدن به چنین مقام و درجهای باید همانند لیان به مهارتهای کافی رسیده باشید!
زیرزمین از همه جا امنتر است
در بازیهای متعددی شاهد این بودیم که شخصیتهای بازمانده در تلاش برای ساخت پناهگاهی برای خود هستند تا از طریق آن به گذران زندگی مشغول شوند و از گزند زامبیها (یا هر موجودات دیگر) در امان بمانند. اغلب اوقات پناهگاههای مورد نظر با هجوم گستردهی زامبیها عملاً بدون کاربرد میشوند و بازماندگان مجبور میشوند که تمام ساختمان را منفجر کرده و خود نیز به دنبال جای دیگری باشند. شاید بهترین ایده و بهترین مکان برای داشتن یک زندگی پسا آخرالزمانی در تفکرات دیمیتری گلوخوفسکی دیده شده باشد. او نخست با تالیف رمانی به نام Metro 2033 دنیایی آخرالزمانی را نشان داد که مردم به دلیل اتفاقاتی فاجعه آمیز به زیرزمین و متروها پناه برده بودند و از طریق تونلهای زیرزمینی به امرار معاش میپرداختند.
چندی بعد بازی ویدیویی Metro نیز ساخته شد و توانست علاوه بر ارائهی داستانی زیبا و اقتباسی، روشهای حرفهای برای بقا در آخرالزمان را نیز به بازیکنان یاد دهد. شاید موجوداتی که در Metro وجود داشتند زامبی نباشند، اما مطمئناً ایدهی اصلی همان خواهد ماند و شما میتوانید تنها با مراجعه به یکی از ایستگاههای مترو در سطح شهرتان، به بررسی شرایط موجود بپردازید و ببینید که آیا مکان موردنظر برای پناه گرفتن مناسب است یا باید به متروی شهر دیگری پناه ببرید! توصیهی من این است که قبل از انتخاب مترو و نقل مکان به آنجا، حیوانات اهلی—علیالخصوص سگها—را نیز به همراه خود به پناهگاه ببرید تا برای ادامهی حیات کار راحتتری داشته باشید. البته برای اینکه اکسیژن و هوای مورد نیازِ مردم ساکن در مترو تهیه شود، باید برخی نقاط مناسب جهت این کار انتخاب کرده و به سرعت شرایط لازم برای استفاده از آنجا را فراهم آورید. و با احتیاط کامل همیشه از آنجا نگهبانی دهید، زیرا امکان اینکه زامبیها از دریچه به زیرزمین نفوذ کنند وجود دارد. برای محکم کاری نیز میتوانید کودکان خردسال را در مناطقی محافظت شده نگه دارید تا پس از گذشت زمان بلوغ، بتوانند آزادانه در شهرهای زیرزمینی گشت و گذار کنند.
اتحاد!
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، بهترین مثال برای آموزش بقا در دنیای پسا آخرالزمانی، Metro میباشد. اگر این عنوان را تجربه کرده باشید، به مراتب شاهد مبارزه و کشمکش نازیها، کمونیستها و دیگر گروههای مختلف بودهاید. توصیهی من به تمام کسانی که در پی زندگیای آرام و راحت در زیرزمین دنج خود هستند این است که دست از ایدئولوژی و تعصب بردارند. در آن زمان خطیر و پر از تنش هیچ چیزی همانند تفرقه نمیتواند به جامعهی انسانی ضرر برساند. اگر جنگهای کثیف و آلودهی خود را به زیرزمین هم بکشانیم، مطمئناً قدرتمان برای مهار خطر زامبیها (یا هر موجودات دیگر) به شدت افت خواهد کرد؛ پس قبل از نقل مکان به زیرزمین تمامی کینهها و کدورتها را روی زمین بگذارید و با قلبی پاک و دستانی متحد، به دورهی جدید زندگی خود وارد شوید.
البته این حرف به معنای بی نظمی و رها کردن جامعه به حال خود نیست. شما باید زیرک باشید و همانند رهبری دانا، مردم منطقه و زیرزمین خود را کنار هم جمع کنید. مثال مشابه این مورد را میتوان به وضوح در Fallout 4 دید. با اینکه برخی محدودیتها و ایرادات نیز وجود داشتند، لیکن شهردار Goodneighbor که با نام Hancock شناخته میشد، شهرک خود را به بهترین نحو ممکن اداره میکرد. شبیه هانکوک باشید!
با حیوانات وحشی خداحافظی کنید
شاید یکی از دردناکترین مواردی که به هنگام وقوع آخرالزمان زامبیها الزامی باشد، خداحافظی با حیوانات وحشی است. شنا نباید اجازه دهید که احساسات بر شما فائق آیند، درست است که آنها نیز موجوداتی زنده و جاندار هستند، اما تصور کنید که یک درصد احتمال تبدیل شدن به زامبی در آنها وجود داشته باشد، بغیر از موجودات دهشتناکی که زندگی روزمرهی شما را خراب کردهاند، حیوانات هیولا مانند نیز به دشمنانتان اضافه خواهند شد و از زمین و هوا محاصره خواهید شد. البته نباید این مورد را با داشتن سگهای اهلی شده اشتباه گرفت. مطمئنا سگهایی که اهلی شدهاند زیرمجموعهی این توصیهی دردناک نیستند و باید با کمال احترام و مواظبت، سگهای اهلی شده را به یاری خود فرابخوانید.
شمهی کوچکی از این رویداد مهیب با سگهای آلوده شده در Resident Evil 2 به نمایش درآمدند و دیدیم که چقدر این تهدید خطرناک است. حال اگر پای تصوراتمان را فراتر از این بگذاریم، دیدن عقابهای زامبی که در چشم به هم زدنی میتوانند به ما حمله کنند، به خودی خود باعث میشود که قبل از هرکاری، حیوانات وحشی را از روی زمین پاک کنیم. مطمئناً هیچکس نمیخواهد که در خیابانهای شهر، صدای غرش شیرها و زوزهی گرگهای زامبی شده را بشنود. پس احساسات را کنار گذاشته و منطقی باشید؛ حیوانات وحشی باید کشته شوند.
شبها بیرون نروید
مبرهنترین، واضحترین، الزامیترین و عاقلانهترین کار در زمان حملهی زامبیها، بیرون نرفتن در شب هنگام است. نه تنها هیجان و ترس معمول انسان از تاریکی خطرناک است، بلکه بیشتر زامبیها در شب فعالتر میشوند. حتی دیده شده است که برخی گونههای نوع زامبی، فقط و فقط در تاریکی شب به شکار مشغول میشوند. اگر هنوز هم برای خانه نشینی در شبها قانع نشدهاید، به شما توصیه میکنم که بازی Dying Light را در آیندهی نزدیک تجربه کنید. یکی از مخوفترین زامبیهای این بازی با نام Night Hunter شناخته میشدند که با سرعتی بسیار بالا و هوشمنتدتر از بقیه، به بازماندگان بیچاره امان نمیدادند و همانند پارکورکارها، درماندگان تنها در تاریکی شب را دنبال میکردند. بجای بیرون رفتن در شب هنگام، میتوانید در پناهگاه مانده و برای روز بعد برنامه آماده کرده و نقشه بکشید، یا شاید هم پس از اوقاتی سخت دوست داشته باشید که استراحتی داشته باشید و پیشرویهای خود در زندگی را Save کنید!
اگر زامبیها احساسات داشته باشند چه؟
پس از تجربهی The Last of Us پی بردیم که یک زندگی پسا آخرالزمانی علاوه بر دشواریهای فنی و تاکتیکال، پر است از لحظات سخت احساسی و غمگین. موقعی که الی و سم در حال صحبت هستند، سم جملهای تکان دهنده و تفکربرانگیز به میان میآورد و نه فقط از الی، بلکه از تمامی ما میپرسد: اگر افراد آلوده هنوز هم داخل قالب جدید خود احساس داشته باشند و از روی ناچاری چنین زندگیای را تحمل کنند چه؟ کمی بر روی این سوال فکر کنید. هیچ یک از زامبیها به حالت عادی باز نخواهند گشت، فلذا نمیتوانیم مطمئن شویم که آنها مردهاند یا همانند افراد زنده به گور هنوز نفس میکشند. أین مورد توصیه نیست، و بیشتر شبیه خواهش است، خواهشی که ناتیداگ و The Last of Us هغت سال پیش با زبان بیزبانی مطرح کردند و از ما خواستند که دید و نگاهی متفاوت به پیرامون خود داشته باشیم، حتی اگر حرف از خطرناکترین تهدید دوران باشد…
مطمئناً موارد دیگری نیز برای بقا و سالم ماندن در این دنیای فرضی و احتمالی (!) وجود دارد، اما به دلیل محدودیتها و دوری از اطناب در کلام، باقی موارد را به شما میسپارم و امیدوارم که با به اشتراک گذاشتن ایدههای خود، به سالمتر و البته زنده ماندن آیندگان، به نوبهی خود کمک کنید.