نقد و بررسی بازی Steel Sword Story
"به قلم پرهام آقاخانی"
این نقد براساس نسخه ارسالی سازندگان برای سایت پردیسگیم نوشته شده است.
اگر از افراد مختلف در مورد چگونگی ساخت یک بازی موفق سوال کنید، جوابهای مختلفی دریافت میکنید: داشتن تجربهی کافی، داشتن بودجهی کافی، درک درست از بازی سازی و غیره. ولی از نظر یک سری و مخصوصا این نگارنده، انتخاب درست موتور بازی سازی نیز نقش شگرفی در این میان دارد؛ چون هر موتور بازی سازیای برای ساخت یک عنوان جدید، مناسب نیست و میتواند با محدودیتهای احتمالیای که ایجاد میکند، نتایج نامناسبی به همراه داشته باشد. اثبات کنندهی این موضوع نیز Steel Sword Story است؛ بازیای که میتوانسته به عنوانی متوسط و تقریبا خوب تبدیل شود، اما ایرادات و محدودیتهای موتور آن به حدی ارزش نهایی کار را پایین آورده که باور نمیکنید چنین بلایی بر سر آن آمده باشد.
درست همانند بسیاری از بازیهای مشابه، این عنوان نیز از یک داستان ساده برای شروع وقایع داستانی بهره میبرد. قهرمان اصلی داستان به خاطر اتهام به انجام جرایمی که هیچ وقت به اثبات نرسیدهاند، محکوم و به خارج از سرزمینش تبعید شده و تنها یک شمشیر فولادی ساده به او داده میشود تا بتواند در مقابل خطرات بیرونی از خودش دفاع کند. مدتی بعد، سرزمین او مورد حمله قرار گرفته و قهرمان ما هم به سرعت (و بدون استفاده از اسبش!) به سمت مکانی که از آن تبعید شده بوده میشتابد تا بفهمد جریان از چه قرار است.
همانطور که میبینید، داستان بازی واقعا ساده است و مشابه آن را بارها دیدهایم. اما همین داستان ساده نیز به خاطر ایراداتی که دارد، نمیتواند در سطح خوبی ظاهر شود. اولا، روند بازی واقعا کلیشهای است و از همان دموی اولیهی بازی میتوانید بفهمید که قرار است در ادامهی کار، چه اتفاقاتی بیفتد و اصطلاحا آدم بدهی ماجرا کیست. دوما، اصلا مشخص نیست که ارتباط شمشیر فولادی قهرمان با داستان چیست و چرا بازی بر اساس آن نامگذاری شده است. سوما، قسمت اعظمی از پتانسیل داستانی، فقط به خاطر محدودیتهای موتور بازی به هدر رفته است.
اگر سری به صفحه استیم بازی بزنید، خواهید دید که سازنده بازی به طراحی پس زمینه های داستانی کوچکی برای موجودات داخل بازی پرداخته بوده است. مثلا یک سری از موجودات عجیب و متخاصمی که در طول بازی با آن ها مواجه می شدید، در واقع مردمی بودند که کشته شده و سپس به آن سر و وضع در آمده بودند. پس وجود چنین اطلاعاتی در داخل بازی می توانست حسابی روایت و داستان آن را ارتقا دهد. دلیل این که عنوان میکنیم این مشکلات به خاطر موتور بازی است نیز، مشکلات فنی و اجرایی عجیب و غریب Steel Sword Story و طراحی به شدت نامناسب رابط کاربری آن است.
متاسفانه و به دلایل نامعلوم، در این عنوان شاهد یکی از بدترین کاراییهای فنی در بین تمام بازیهای اخیر و شاید هم تمام بازیهای مشابه هستیم. با این که بازی از گرافیک دو بعدی استفاده میکند، اما کارایی فنی آن در حدی بد است که حتی روی سیستمهای قدرتمند هم با افت فریم و لگ فراوان اجرا میشود و سرعت فریم بازی در بعضی مواقع حتی به زیر 20 فریم میرسد. اوضاع به قدری عجیب و غریب است که اگر دشمنان را نکشید و مداوما به پیشروی ادامه دهید، وضعیت فنی بازی نیز بدتر و بدتر میشود! از سویی دیگر، بازی همچنین در مواقعی از شناسایی فرمانهای وارد شده عاجز است و آنها را رجیستر نمیکند. در نتیجه، موارد بسیاری پیش میآید که به پرش مجدد اقدام کنید یا سعی در استفاده از شمشیر و یا جادو داشته باشید، ولی هیچ اتفاقی نیفتد و وضعیت با وجود افت فریمهای پی در پی، حتی بدتر از قبل میشود.
نکتهای که باعث میشود میزان مشکلات فنی به اوج خودش برسد نیز ذخیره نشدن درست تنظیمات گرافیکی است که به نظر میرسد مقصر اصلی آن، موتور بازی باشد. متاسفانه بازی در زمینهی نگهداری تنظیمات، خیلی بد عمل میکند و عملا آنها را به خاطر نمیسپارد. به عنوان مثال، در طول مراحل نقد، بارها پیش آمد که علیرغم تنظیم شدن حالت صفحه بر روی Fullscreen در لانچ قبلی، بازی همچنان با حالت صفحهی Windowed و سایز صفحهی پایینی مثل 320×180 اجرا شود! یا حتی پنجرهی بازی در حالت Windowed در گوشهی سمت راست و بالای صفحه قفل میشود و مجبورید به صورت دستی به تنظیم سایز پنجره بپردازید تا بتوانید آن را به اطراف حرکت دهید.
از سویی دیگر، حتی طراحی رابط کاربری بازی نیز ایده آل نیست. بازی از یک طراحی بسیار ساده برای منوهایش بهره برده و تمام تنظیمات از جمله موارد مربوط به سایز صفحه و صدا را به عهده پلیر موتور Pixel Game Maker VX میاندازد که مستقل از خود بازی عمل میکند و از لحاظ ظاهری، شبیه تنظیمات مادهای افزایش کارایی سایر بازیها به نظر میرسد تا یک منوی تنظیماتی درست و حسابی! حتی ممکن است زیاد اتفاق بیفتد که با یک اشتباه کوچک، کل منوی تنظیماتی با مشکل مواجه شده و مجبور باشید تا آن را ببندید و از نو باز کنید یا این که فقط با کنسل کردن تنظیمات، کل تنظیمات صفحه را به هم بریزید.
اوضاع هم وقتی خراب میشود که به صفحهی انتخاب مرحلهی بازی سری بزنید. این صفحه در هر بار لود کردن بازی در اختیار مخاطب قرار میگیرد تا بتواند مرحلهی دلخواهش را انتخاب و از آن جا به بازی کردن ادامه دهد که هیچ موردی ندارد. اما مسئله اینجاست که این صفحه به صورتی تنظیم شده که در صورت توقف بازی و فشردن کلید B (روی کنترلر Xbox) نیز در اختیار مخاطب قرار گیرد. در نتیجه، نه تنها برای هر بار خارج شدن از بازی باید از این صفحه نیز عبور کنید، بلکه اگر سهوا وارد آن شوید دیگر هیچ راهی برای ادامه دادن گیم پلی از نقطهای که در آن قرار داشتید را ندارید و ناچارا باید مرحله را از اول شروع کنید.
حداقل جای شکر دارد که از نظر گیم پلی، با وضعیت خوبی روبرو هستیم. نه تنها سیستم کنترلی بازی (البته با صرف نظر از مشکلات گاه و بی گاهش) خوب شکل گرفته و تواناییهای مختلفی را در اختیار بازیکن قرار میدهد، بلکه روند گیم پلی نیز بسیار شبیه به یک عنوان استاندارد دو بعدی است. بازیکن میتواند تا با استفاده از شمشیر کارکتر اصلی، از فاصلهی نزدیک به دشمنان حمله کند و یا با مصرف مقداری مانا، از جادوی آتشین برای حملات دوربرد و متوقف کردن دشمنان متحرک در سر جایشان استفاده کند. در صورت کم بودن منابع جان و مانا نیز میتوان از معجونهای خاصی برای پر کردن آنها استفاده کرد و یا با اهدای میزانی از واحد پولی پس از رسیدن به مجسمههای مقدس، میزان آنها را افزایش داد. همچنین میتوان با منحرف شدن از مسیر اصلی، به یافتن یک سری ارتقاهای مخفی برای افزایش قدرت کارکتر اصلی اقدام کرد.
اما مشکل اینجاست که گیم پلی بازی به جز در مرحلهی آخرش، فوق العاده ساده است و نیاز چندانی به تفکر و پیشروی استراتژیک ندارد. می توانید خیلی راحت و با بی خیالی به پیشروی در بازی بپردازید و هر وقت هم که احساس کردید میزان جان کارکترتان خیلی کم شده، با رسیدن به نقطهی ذخیرهی بعدی به صفحهی انتخاب مرحله برگشته و مجددا وارد همان قسمت شوید تا جان و مانایی که در اختیار دارید، پر شود! حتی آیتمها و منابعی که بدست میآورید نیز در طی این روش، ثابت در لیست وسایلتان باقی میمانند و نیازی به بدست آوردن دوباره ی آنها ندارید. باسهای بازی نیز آن قدر ساده هستند که می توانید بدون زحمت خاصی، آنها را نابود کنید. در نتیجه، تنها در صورتی با صفحهی Game Over روبرو می شوید که دیگر خیلی از شدت سادگی بازی، نسبت به وضعیت کارکترتان بی خیال شده و توجهی به میزان جان او نداشته باشید.
این موضوع هم در کمال تاسف سبب شده تا مدت زمان بازی بسیار کوتاه باشد. اگر نخواهید هیچ کدام از آیتمهای جانبی بازی را خریداری کرده و یا جان کارکتر را ارتقا دهید، بازی در کمتر از سی دقیقه قابل اتمام است! به نظر میرسد که حتی سازندهی بازی نیز نسبت به این موضوع اطلاع داشته و برای همین، قیمتهای بسیار بالا و اکثرا غیر منطقیای برای برخی از آیتمها و ارتقاها در نظر گرفته تا بازیکن مجبور به Grind کردن شود. اما حتی در این صورت هم بازی در کمتر از یک ساعت قابل اتمام است! نکتهی ناامید کنندهتر هم اینجاست که سازندهی بازی خیلی راحت میتوانسته توسط اچیومنتها به ارزش تکرار مجدد بازی بیفزاید، ولی به خاطر عدم پشتیبانی موتور بازی از اچیومنتها در حالت عادی، چنین موردی تحقق نیافته است.
متاسفانه حتی ارائهی صوتی و تصویری بازی نیز وضعیت دوگانهای دارد. با این که گرافیک پیکسل آرت بازی به خوبی شکل گرفته است، اما اندازهی برخی پیکسلهایی که در اجزای مختلف بازی به کار گرفته شدهاند، چندان هماهنگ نیستند و برخی از آنها بزرگتر از سایرین هستند که البته مشکل بزرگی به شمار نمیروند، ولی طراحی گرافیکی کلی بازی را با ناهماهنگی روبرو کردهاند. حتی موسیقی های بازی نیز چنین حالتی دارند و علیرغم داشتن کیفیت ساخت و ریتم مناسب، از دو مشکل بزرگ رنج می برند. اولا، این موسیقی ها به شدت کوتاه هستند و در طول مراحل میتوانید بارها شاهد به اتمام رسیدن و پخش مجدد آنها از اول باشید. دوما، متاسفانه هیچ کدام از این موسیقیها قابلیت ماندگار شدن در ذهنتان را ندارند. یعنی فقط کافیست که از بازی خارج شوید تا متوجه شوید هیچ چیزی از موسیقیهای آن را به یاد نمیآورید.
بازبینی تصویری:
همانطور که میبینید، رابط کاربری بازی و منوهای تنظیماتی آن اصلا خوب نیست.
تلاش برای افزایش مدت زمان 100% کردن بازی با آیتمهای به شدت گران قیمت…
بعضی اوقات میتوانید شاهد ایرادات متعدد در ترجمهی انگلیسی بازی باشید.
میزان پیشرفت این منتقد در طول یک ساعت و در همان بار اول بازی کردن. همانطور که میبینید، حدود 87 درصد از تمام ارتقاها در این مدت جمع آوری شده است.
نکات مثبت:
هستهی گیم پلی مطابق با استانداردهای سبک پلتفرمر است
گرافیک پیکسل آرت خوب
کیفین خوب موسیقیها
نکات منفی:
رابط کاربری بسیار نامناسب
نحوه حرکت در منوها واقعا عجیب و غریب است
بهینه سازی افتضاح و عملکرد فنی غیر قابل تحمل
سادگی بیش از اندازه
گیم پلی بسیار کوتاه و بدون ارزش تکرار مجدد
رجیستر نشدن فرمانها در برخی مواقع
سخن آخر: Steel Sword Story نمونهی دیگری است از این که چطور ایرادات و مشکلات یک بازی میتوانند آن را عقب نگه داشته و از تبدیل شدن به آنچه که میتوانسته باشد، منع کنند. با این که بازی بسیار آسان است، ولی همچنان یک عنوان پلتفرمر دوبعدی خوب به شمار میرود. ولی مشکلات اجرایی و فنی آن به حدی شدید است که پیشرفت در آن را عذاب آور کردهاند و گیم پلی نیز به قدری کوتاه و ساده است که دلیل چندانی برای بازگشت مجدد به آن وجود ندارد.
Verdict
Steel Sword Story is yet another example of how a game's flaws and issues can hold it back and forbid it to become what it could have been. Despite being really easy, the game is still a decent 2D platformer game. But the performance issues are so severe that progression has become a real hassle, and the gameplay is so short and simple that there's almost no reason to go back to it again
Final Score: 3 out of 10